نهم ربیع الاول، نه تنها نخستین روز امامت امام عصر (عج) است، بلکه آغاز دوره‌ای حیاتی و مهم در تاریخ شیعه به شمار می‌آید.

سالروز آغاز امامت امام زمان (عج)؛ نهم ربیع الاول روزی است که امام زمان پس از شهادت پدرشان امام حسن عسکری به مقام امامت رسیدند.
تولد حضرت مهدی (عج)
حکیمه خاتون علیهاالسلام، عمه امام حسن عسکری (ع) نقل می‌کند: وقتی هنگام تولد مهدی (عج) رسید، امام زمان (عج) را دیدم رو به قبله به سجده افتاد. سپس دستش را بلند کرد و گفت: «به یکتایی خدا گواهی می‌دهم و اینکه جدّم، رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم، و پدرم امیرمؤمنان علیه السلام، وصی رسول خداست». سپس یک یک امامان را شمرد تا به خود رسید. امام زمان (عج) از هنگام تولد تا زمانی که پدرش به شهادت رسید، مخفی بود و فقط تعداد خاصی از یاران، او را می‌دیدند و مسائل خود را از ایشان می‌پرسیدند. حضرت هنگام رحلت پدر، پنج سال داشت. چنان که در روایات آمده، محل زندگی امام زمان (عج) در دوران کودکی همچون محل زندگی حضرت موسی علیه السلام مخفی بود تا از گزند طاغوتیان محفوظ باشد.
معرفی امام به شیعیان
از آنجا که ولادت امام دوازدهم (عج) به صورت پنهانی انجام گرفت، بیم آن بود که شیعیان در شناخت آخرین حجت پروردگار به اشتباه و گمراهی گرفتار آیند. امام عسکری علیه السلام وظیفه داشت فرزند خود را به گروهی از بزرگان شیعه و افراد مورد اعتماد معرفی کند. آنان نیز خبر ولادت او را به دیگر پیروان اهل بیت علیهم السلام می‌رساندند تا ضمن معرفی آن بزرگوار، تهدیدی متوجه آخرین سفیر حق نگردد. محمد بن عثمان و چند تن دیگر از بزرگان شیعه نقل می‌کنند: چهل نفر از شیعیان نزد امام یازدهم گرد آمدیم. آن حضرت، فرزندش را به ما نشان داد و فرمود: «پس از من، این امام شما و جانشین من است. از او فرمان برید و بعد از من در دین خود پراکنده نشوید که هلاک خواهید شد و از امروز به بعد او را دیگر نخواهید دید».
نشانه‌ای برای امامت
احمد بن اسحاق، از بزرگان شیعه و یاران امام یازدهم علیه السلام می‌گوید: خدمت آن حضرت شرفیاب شدم و می‌خواستم در مورد امام بعد از او سؤال کنم، ولی پیش از آنکه سخنی بگویم فرمود: «ای احمد! همانا خدای متعالی از آن زمان که آدم علیه السلام را آفرید، زمین را از حجت خود خالی نگذاشته است و تا قیامت نیز چنین نخواهد کرد! به واسطه حجت خدا، بلا از اهل زمین برداشته می‌شود و به [برکت وجود او]باران باریده و بهره‌های زمینی بیرون می‌آید.»
بقیه اللّه
احمد بن اسحاق می‌گوید: روزی نزد حضرت عسکری رفتم و پرسیدم:‌ای پسر رسول خدا! امام و جانشین پس از شما کیست؟ پس آن حضرت به درون خانه رفت و بازگشت در حالی که پسری سه ساله که صورتش همچون ماه تمام می‌درخشید بر دوش خویش داشت و فرمود: «ای احمد بن اسحاق! اگر نزد خدای متعالی و حجت‌های او گرامی نبودی، پسرم را به تو نشان نمی‌دادم. همانا او هم نام و هم کنیه رسول خدا و کسی است که زمین را از عدل و داد پر می‌کند». گفتم: سرور من! آیا نشانه‌ای است که قلبم به آن آرام گردد؟ در این هنگام، کودک لب به سخن گشود و به زبان عربی روان گفت: «من بقیه اللّه در زمین هستم که از دشمنان خدا انتقام خواهم گرفت.‌ای احمد بن اسحاق! پس از اینکه با چشم خود می‌بینی در پی نشانه مباش»