این روزها، تب فقر مادی و کمبود امکانات در خراسان جنوبی به نقل میان محافل تبدیل شده است. گویی زخم کهنه‌ای سر باز کرده است که حاکی از عملکرد ضعیف مسئولان استانی و در هر کسوت از نمایندگانی است که با رای مردم به این جایگاه رسیده‌اند و دیگر مسولان دارد . با گذشتن بیش از یک دهه از استان شدن خراسان جنوبی، فقر در برخی از مناطق شهری و روستایی این استان بیداد می‌کند که نتیجه پوپولیست‌گرایی مفرط مسئولان در ادوار گذشته بوده است. مسئولانی که به جای آموختن ماهیگیری به مردم، صرفا در برخی موارد آنان را تامین کرده‌اند تا در رسانه‌ها دیده شوند و مسئولینی که به جای توسعه در استان و ایجاد زیرساخت‌ها، در جنگ قدرت بوده‌اند. هیچ یک از مسئولان و نمایندگان، به گونه‌ای عمل نکرده‌اند که بتوان در این خصوص از آنان، دفاعی داشت. شاید این به خاطر عدم مطالبه‌گری مردم ماست و یا شاید در کنار فقر مادی، فقر فرهنگی و تحلیلی نیز حکمفرما شده است و مردم هم به پوپولیست‌گرایی رو اورده‌اند که نتیجه‌اش عدم پاسخگویی مسئولین شده است. چرا باید این گونه باشد که امروز، تنها صنعت بزرگ خراسان جنوبی و به خصوص بیرجند،  تنها کارخانه کویرتایر باشد؟

در ادوار مختلف، به خصوص در سالهای اخیر، ظلم‌های مسلمی در حق این مردم شده است و تنها سکوت نمایندگان را شاهد بودیم و بازی‌های سیاسی و پشت پرده‌های مرسوم و تلاش برای عزل و نصب مدیرانی که صرفا همسوی انها درحوزه انتخابیه‌شان باشند. این روزگار ما در این استان بوده و لاجرم حکایت فقر در این شطرنج  همچنان باقی است. گویی مردم فقط به منظور برآوردن اهداف سیاسی در مواقع لزوم، مدنظر مسئولین هستند.

معلوم نیست تا کی و کجا باید چوب این سیاسی‌بازیها نصیب مردم باشد و تا کجا مردم باید اعتماد کنند و در ناباوری در کنار این اعتماد در فقری بسوزند که نتیجه‌ی عدم شفافیت و پاسخگویی و نیز عدم برنامه‌ریزی در راه توسعه است. کاش نمایندگان و مسئولان توضیح دهند که در طی این سالها، چند شغل پایدار ایجاد کرده‌اند؟ چند کارخانه بزرگ راه‌اندازی کرده‌اند یا تا چه اندازه جلوی ورشکستگی کارخانه‌های موجود را گرفته‌اند؟ چه کرده‌اند برای راه‌های این استان؟ و یا چه کرده‌اند برای اب این استان؟ این روزها همه‌ی تریبون‌ها، فقط فریاد است، فریادی که در آن برنامه‌ریزی نمی‌بینم و فقط فریاد است و تذکر و همگی فاقد نتیجه هستند. فریادهایی هستند که باید سال‌ها قبل زده می‌شد تا امروز به بهره‌برداری می‌رسید و قابل پیگیری می‌بود. کاش جایی و روزی مسئولان از هر جناح، به خود ایند و برنامه‌ای برای توسعه این استان به خصوص در بخش روستایی برنامه ریزی کنند تا شاید بارقه‌های امید رشد کند.

۰ ۰ votes
امتیازدهی به مقاله