بهار است اما مانند سالهای قبل، رنگ و لعاب بهاری در سطح شهر احساس نمیشود و این سوالی است که برای اکثر شهروندان بیرجندی به وجود آمده است. به نظر میرسد شهرداری بیرجند، در این سال، استقبال از بهار را به فراموشی سپرده که نتوانسته دیدهی بیدار مردم را به طرحی نو روشن کند. استفاده از المانهای نوروزی و استقبال از بهار در شهرداری بیرجند، هر سال سیر پسروندهای را طی میکند و امسال نیز به صورت چشمگیر درآمده است. این که اهداف فرهنگی متولیان شهرداری و شورا چیست و به کدامین سو حرکت میکند، سوالی است که به ذهنمان متبادر میشود. هیچ نشان فرهنگی در المانهای امسال به چشم نمیخورد. گویا بوی اسپریها و نوای ساز و سرنای عروسکهای بزرگ شده کاریکاتور گونه، حس نوستالژی بهاری داوران و متولیان انتخاب المانهای شهری را گرفته است که تصمیم گرفتهاند شادی تصنعی را به مخاطب خود القا کنند. به نظر میرسد با این عملکرد، اولین کار فرهنگی و عمومی شورای شهر و شهردار منتخبش، با شکست مواجه شده است.
نکته قابل تامل این است که وضیعت مهندسی فرهنگی مرکز استانی با این سبقه فرهنگی غنی، نمود چندان خوبی ندارد و در محدود فعالیتهای فرهنگی انجام شده نیز پوپولیستگرایی فرهنگی به چشم میخورد. تا جایی که صرفا هدررفت بودجههای اندک فرهنگی مدیریت شهری مشاهده می شود. از فرهنگسراهایی که نیست یا تبدیل به دانشگاه علمی کاربردی شده است، تا المانهای دورهمی که در بهار متولد میشود که حتی متولیان، بر شیوهی ارایهی المانها و مکانیابی نصب و طراحی نور شب در آن نظارتی ندارند. نصب المانها بدون هدف، با یا بدون مکان یابی مناسبت، حتی بدون ذرهای پویش و تفکر در نصب و صرفا جهت رفع تکلیف، در هر جای خالی انجام گرفته است.
باید در نظر داشت که رسیدگی به امورات فرهنگی در هر کجای این کشور، امری مهم و نیازمند رسیدگی و هزینهکرد است تا بتوان پاسبان این فرهنگ در مقابله با تهاجم فرهنگی و زندهداشت آن برای نسل جوان این مرزوبوم بود. و این یک وظیفه ملی و سرمایهگذاری در آن حفظ سرمایه فرهنگی کشور در بلندمدت است. باشد که شهرداری بیرجند سازوکار فرهنگی خود را در دورهی مدیریت جدید پیدا کند و مشاوران فرهنگی در این امر ورود نمایند.