خبرهایی به گوش می‌رسد از این که تغییرات در طیف‌های سیاسی خاص کشور به سرعت در حال گسترش است. سرعتی که قله‌های علم روانشناسی و روانشناختی را هم دچار تغییرات بنیادین می‌کند. این افراد خاص و اکثرا تندرو دچار اضمحلال شخصیت سیاسی شده‌اند. گویی دوران پدرخوانده‌گی خودخوانده‌شان به سر آمده است. از نامزد دوران ریاست جمهوری‌شان گرفته تا تئوریسین فرهنگی‌شان. این خودخوانده‌گی طیف خاص گاهی، در استان خراسان جنوبی هم حلول و در برابر موفقیت‌های استانی قد علم می‌کند و حواشی می‌سازد که بسان ماه شب چهارده، سقم آن روشن است و می‌توان خط بطلان بر آن کشید. گویی اینان به خودانگاری سهوی دچارند و عاشق مطرح بودن در افکار خاص و عامند و به هر قیمتی هم که شده آنرا طلب می‌کنند. هنوز باورشان نشده است که باید در راه آبادانی این مرز بوم گام برداشت و تمام تلاششان در راه درست شدن امور مردم باشد.

دیگر فصل دعواهای انتخاباتی به شیوه‌ی پوپولیستی و مردم‌فریبانه گذشته است. این سرزمین دلسوزانی می‌خواهد که زنگ تغییرات بنیادی  که در ساختار اقتصادی استان  به صدا آمده را بشنوند و برای ابادانی چهار سال اتی این استان، همراه دولت باشند؛ نه این که در راه اهداف و منافع خود و عده‌ای دیگر، هر روز سازی را بردارند و ناکوک شروع به نواختن آن بکنند.

۰ ۰ votes
امتیازدهی به مقاله