این روزها تشنگی زمین در استان کاملا مشهود و ملموس است. از سدهایی که خالی‌اند، از بیابان‌هایی که چشم به راه باران نیامده در زمستانند، از سفره‌های اب زیرزمینی که روز به روز کمتر و کمتر می‌شوند و قنات‌هایی که یکی یکی جان می‌دهند. شهرهایی که هر روز وضعیت آب شرب آن بدتر از پیش می‌شود و حتی وضعیت آب مصرفی غیرشرب آن هم بهتر از آب شرب نمی‌باشد، به طوری که آب آنها باید از مناطق دیگر تامین گردد. در این بین، مسئولانی هستند که یا می‌دانند و کاری نمی‌کنند یا از وضعیت مردم اطلاعی ندارند. وضعیت استان به نحوی است که بحران آب در آن بیداد می کند. در این استان، نه فقر سیستان و بلوچستان حاکم است و نه خشکی یزد که مهر بکوبند بر این داشته‌ی نداشته‌ی استان. اینجا خراسان جنوبی است که به هر طرفش می‌روی صدا مرگ زمین را می‌شنوی. مرگ زمین ناشی از بی‌ابی و خشکسالی. صدای ناله‌ی آخرین روزهای درختانی که سر به اسمان برداشته‌اند و سالها زمان برده است تا به ثمر نشسته و اینک یا خشک شده‌اند یا تا خشک شدن فاصله‌ای ندارند.

سالهاست که می‌خواهند مشکل آب این استان و استان‌های مجاور را با انتقال اب از حوزه‌های دریایی ایران حل و فصل کنند. اما طرح انتقال اب، صرفا مناقشه‌ای برای جلسات رنگارنگ مسئولین شده است و در صورت اقدام زودهنگام نیز، تا اجرایی شدن مسیر طولانی را طی خواهد نمود و هر روز که می‌گذرد پیش‌بینی پرفسور گنجی، پدر جغرافیای ایران به واقعیت نزدیکتر می‌شود و اهنگ خالی از سکنه شدن منطقه به صدا در می‌آید. مشکلات کم‌آبی، به خصوص در روستاهای مناطق مرزی، مهاجرت روستانشینان این مناطق را در پی داشته و دارد و لاجرم این مهاجرت، مشکلات عدیده‌ی اجتماعی و امنیتی را به وجود خواهد اورد. ای کاش برای کمبود اب استان چاره‌ای اندیشیده شود تا مشکلات مربوطه مرتفع شده و جلوی خسران بزرگ منطقه‌ای گرفته شود. این چاره باید با برنامه‌ای چندفوریتی از سوی مسئولان استانی و کشوری اجرایی گردد. برنامه‌ای که این روزها جایش خالی است و یا حداقل به خاطر شرایط بحران و اضطرار کمتر حرفی از آن به میان امده است.

۰ ۰ votes
امتیازدهی به مقاله