اندر احوالات مروج الشریعه

•در پنج اپیزود •
?اگر بخواهیم نگاهی گذرا به مدت کمتر از سه ماهِ آمدن مروج الشریعه به استان داشته باشیم، لازم است که عملکرد وی را از زوایای مختلف بررسی کنیم؛ لکن فرصت سه ماه، اندک می باشد و حقا نمیتوان به ضرس قاطع رای بر کارآمدی ویا ناکارآمدی ایشان صادر کرد.
?وانگهی میتوان با رویکردی انتقادی و بانظرداشت این گزاره که “حساسیت و دغدغه نسبت به مباحث استانی می بایست به میزان و عیار مسئولیت اجتماعی و سیاسی ما باشد” و “علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد “، جهت پیشگیری از وارد آمدن خسران بیشتر در روزهای آینده منتقدانه به بررسی عملکرد ایشان می پردازیم:

 

?اپیزود اول؛
?[ آغازی اقتصادی که در حد و اندازه ی وی نبود]

۱️⃣مورد اول ؛
?صدور دستوری بی اهمیت جهت حمایت از بنگاه های اقتصادی داخلی و تولیدکنندگان بومی استان که در اهمیت آن بزرگنمایی غیر معقولانه و منطقی صورت گرفته است!
?زیرا که در این دستور آمده : درصورت برابری کیفیت و قیمت و…اقلام مورد نیاز از داخل استان خریداری گردد.
?پرواضح است که به هیچ عنوان نمی توان نام این دستور را حمایتی بگذاریم، طرفه اینکه استاندار ما کاربلد حوزه ی اقتصاد می باشد، لذا از ایشان بعید بود که در آغاز کارش در متن بخشنامه تصریحا ذکر کند این اقدام در راستای حمایت و منجر به رونق اقتصادی استان می گردد !
?این حمایت شاید بر اساس قواعد عقلی و قوانین احتمال هرچند سال یکبار در عالم واقع اتفاق بیافتد که در آن وضعیت خاص ( استثنایی ) احتمالا نیازی به حمایت استاندار محترم نخواهد بود.
?اگر عزم و اراده ای واقعی از سوی دولتیان گرامی برای حمایت از کارگاه و کارخانجات تولیدی و بنگاه های اقتصادی در استان وجود دارد، نیازمند تصمیمات و بخشنامه های حقیقی هستیم‌، آنچه که عملا بندی از معضلات بیشمار بنگاه ها بگشاید و به حال قامت نزار و کمر شکسته ی فعالان اقتصادی در روزگار رکود درمان باشد.

۲️⃣مورد دوم:
?میل وافر” مرد اول دولت” در استان به برگزاری همایش های شکیل نظری در حوزه ی اقتصادی می باشد، اگر این همایش ها تنها کارکرد خبری داشته باشند عملا بذر آبادانی ، جذب سرمایه گذاری و رونق اقتصادی در استان نخواهد بود. البته قضاوت در آینده در این باب آسانتر خواهد بود، هرچند این فرصت ها هستند که از ما دریغ خواهند شد.

۳️⃣مورد سوم ؛
?انتصاب مشاور در امور بانکی و تامین مالی و سرمایه گذاری با اختیاراتی وسیع طبعا اقدام شایسته ای است، اما با چه اختیاراتی و از آن مهمتر صدور حکم مشاور برای چه کسی؟
?مطابق شنیده ها سوابق اجرایی و سیاسی ایشان در مشهد وخراسان رضوی جای بررسی بیشتر دارد!
?از قرار گرفتن در لیست جبهه پایداری در انتخابات شورای چهارم (شهر مشهد) تا مدیر اقتصادی شهردار اصولگرا ( به معنای دقیق کلمه، رادیکال ) مشهد را در کارنامه ظاهراً درخشان خویش دارد!
?جناب استاندار در خراسان جنوبی مشاور ی همتای ایشان و همراه دولت یافت نمیشده! که جنابعالی اینبار نیز از خراسان رضوی یاری گرفته اید، مشاوری با رویکرد سیاسی اگر نگوییم مخالف، در خوشبینانه ترین تَصور میتوان گفت غیر همسو با دولت تدبیر و امید.

?اپیزود دوم؛
?[ مروج الشریعه بودن یا وکیل الدوله گشتن ]
?تحقیقا لازمه ی اینکه مدیران اجرایی موفق به چشم آیند آن است که از قدرت تکلم و بیان شیوا بهره مند باشند، اما در بحث کارگشایی از امور خلق و تصمیم گیری و بسامان نمودن اوضاع اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و‌.‌..، عالمان دانند که گفتار درمانی مقوله ای جانبی است.
?حال با اینهمه عقب مانندگی اقتصادگی، پروژه های نیمه کاره و امور معطل مانده به نظر نگارننده اگر به هر علتی نماینده ی عالی دولتی استان زمان و فرصت گرانبهای خود را تنها در نیایشگاه ها به وعظ و خطابه سر نماید مرتکب دو خطا آشکار گردیده است !
۱️⃣ابتدا؛
?در کار‌ متولیان اصلی این امور ( فقاهتی و کلامی و…) ورود نابجا نموده است -البته که برخلاف تصور ایشان راه بر سعادت گشانندگان دینی در این استان مقتدرا حضور دارند- لذا واضح و مبرهن است که نیازی به فعالیت ایشان در این زمینه نیست.
حضور بیش از حد متعارف ایشان در این جایگاه هم برای شخص استاندار و هم مردم مطلقا بلاوجه و جهت است.
?از روی دیگر ایشان با قدم گذاشتن به وادی خطابه به پوزیشن استاندار به صورت خاص و کلیه ی دستگاه های دولتی به شکل عام خدشه وارد نموده است.
?آنچه که مردم از وی و همگنانش انتظار دارند اقدام و عمل موثر، تصمیم شایسته و عینی در حوزه های تحت مدیریت، پاسداری از حقوق مردم، نظارت بی کم و کاست بر اجرای قوانین و رتق و فتق امورات حیاتی خلق خراسان جنوبی است، نه “منبر نشینی های مکرر بی حاصل”!

بخش دوم

 

۲️⃣ثانیا؛
?انچه از شواهد و قرائن هویداست استاندار گرامی زمانی که باید صرف نظارت بر زیرمجموعه های مستقیم و غیر مستقیم و خدمت اجرایی به مردم مظلوم و محروم استان گردد را صرف موعظه و اندرز برای جمعیت قلیل نهایتا دورقمی نمود است.

?اپیزود سوم؛
?[ ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود
رنج دوران برده ایم]

?از همان بدو ورود‌ش به استان کسی را انتظار کارهای آنچنانی و یا ساختار شکنی های خاص از او نبود و تا به امروز هم نیست.
?اما اینکه آرزومندانه و به آرامی خراسان جنوبی را بدل به “مستعمره ی خراسان رضوی” کنیم و در سطح معاونان و مدیران قائل به بکارگیری افراد بومی مجربی نباشیم که سالها زمان و هزینه برای بالندگی آنها و آشنایی شان به مسائل حوزه های گوناگون صرف شده و شوربختانه مطابق شنیده ها قصد بکارگیری افرادی نسبتا خنثی از حیث عملکردی و جناحی را داشته باشیم !
جای شگفتیست !!
?جهت یادآوری و اتخاذ تصمیمات صحیح؛ جناب مروج الشریعه مطلع باشید که حامیان دولت پس از گذران دوران محمود امت ( اصولگیران ) در سال نود و دو در خراسان جنوبی از هر آنچه در توان و وسعشان داشتند به عرصه ی عمومی آوردند تا در آوردگاه
انسداد – عقب گرد و آزادی – توسعه مطلوبشان را تمانا کنند‌.
?در سال نودوشش در فضای مه آلوده عافیت طلبی و مصلحت سنجی های محافظه کارانه و جان گرفتن گفتمان عدالت در استان با تمام وجود لاغر و نحیفشان ایستادند، تا در ستیز و جدال بر سر اقناع افکار عمومی، از عملکرد دولت وقت در برابر رقیبی که‌ از سنت دینی و سند ۲۰۳۰ هر آنچه بود و نبود را، دستمایه ی تخریب دولت می نمود پیروز گردند.
?استاندار محترم؛ آن زمان در این استان خاص چه کس را جز صادقان و مومنان راه اعتدال و اصلاح یارای مقاومت و فعالیت بود؟
?مرحبا که با همت بلندشان نتیجتا توانستند بیرق اصلاح و اعتدال را هرچند لرزان و ترسان برافراشته دارند.
?براستی با تحمل این روزگار سخت و صعب و برآمدن دولت هم افق و زبان و همدل بر خود نوید پایان سالهای حرج و یاس را میدادند!

?اپیزود چهارم؛
?[ انتظار ما؛ پاسخ گویی و شفافیت شما – کنش ما؛ تبشیر و انذار شما ]

?جناب مروج الشریعه شما را در پاسخ به این پرسش که واقعا همراهان و حامیان دولت چه انتظاری دارند و چه می خواهند
یاری می رسانیم؛
?اگر بخواهم لُبّ و اساس مطلب را بازگو نمایم، این جمله است:
“هیچ نمیخواهیم جز حفظ وضع موجود”،
این” دیر به دست آمده” امانتی است در دستان شما که از تنگنا ی هزینه های رنگارنگ گذر نموده است.
?آگاه باشید اصلاح طلبی در این استان نه با حضور ما چشم به جهان گشوده است و نه در فقدان ما به عدم خواهد پیوست ! اما هرکدام بنابه مسئولیت سیاسی و اجتماعی و ملی میتوانیم آن را تقویت کنیم و یا با بی مبالاتی و خطا کاری خواسته و یا ناخواسته، تیشه بر ریشه ی آن بزنیم
?*نماینده ی دولت تدبیر و امید، بی پرده و صریح می گویم*:
?در آن‌ سطح از مدیریت و آنهم در این استان و در شرایط بالا نشینی مطلقِ جناح راست، چه در نهادهای انتخابی و چه در جایگاه های انتصابی، نمی توان نمایش
“من میتوانم همه را راضی کنم” اجرا نمود و متاسفانه در آخر به این فهم نرسید که اجماع بین نیروهای سیاسی با وجه المصالحه قرار دادن مدیریت های عالی استان یکی نیست!
?باید هوشیار باشید که مسیر توسعه ی استان هم از معبر گعده ی آشنایان و مورد وثوقانمان در خراسان رضوی نمی گذرد!
بلکه از مسیر اعتماد و حمایت از نیروهای کارآمد خبره و مسلط بر امور اقتصادی و عمرانی و‌‌‌…میگذرد که سالها برای تربیت و بالندگی شان هزینه شده است.
?حامیان دولت و کلیه ی مردم توقع و انتظار دارند شاخص های انتصابات روشن باشد.
?افرادی که امروز لقلقه زبان جناح راست هستند و برای آمدن آنان لحظه شماری می کنند، بر اساس کدامین انگاره مطرح و یا شنیده شده اند ؟
?در صورت صحت اخبار، شفاف بفرمایید منتخبین شما از لحاظ اجرایی کارنامه ی قابل قبولی دارند؟!
?از لحاظ سیاسی دل در گِروی کدام دولت دارند ؟ !
?آیت تایید و تکذیب اخبار فراوان یافت میشود، اگر اخبار تغییرات کذب است، لطفا صراحتا تکذیب کنید !
اگر هم مورد تایید است مسئولانه پاسخگو باشید !

?اپیزود پنجم ؛
?[ ودر آخر ؛ از چپ تا راست فاصله بسیار است، کمک کنید با هم تلقی و دریافتمان را از اصطلاحات عرصه ی مدیریت یکسان نماییم ]

?جناب استاندار از اواخرشهریورماه،
شما استاندار هستید نه معاون هماهنگی امور اقتصادی وتوسعه منابع استانداری خراسان ‌رضوی،
سعی نمایید شخصیت درونی خویش را با مسند جدید تنظیم کنید؛
?همانگونه که اشاره نمودیم، شان سیاسی ویژه شما را از منزلت خاندانی مروج الشریعه بودن و روحانی گری و رفتن به عالم موعظه گیری تفکیک می نماید.

بخش سوم

?از سوی دیگر نیز نمیشود در عالم سیاست شب را از دنده ی چپ خفت و صبح از دنده ی راست از بستر برخیزیم‌،
این همان مقوله ای است که با تجاهل معدودی از دولتمردان مقدمات بروز بی اعتمادی مردم را فراهم آورده است.
?کلیدواژه های مانند؛ تعامل با نهادها و افراد ،توسعه اقتصادی، اجماع سیاسی، هماهنگی با نهادهای نظامی و امنیتی، محرومیت زدایی در کلام بسیار جذاب و از الزامات مدیریت می باشند، اما تلقی ما باید از این کلید واژه ها مشخص گردد.
?آیا توسعه ی اقتصادی با بخشنامه های بی حاصل و خاصیت مقدور است ؟
?آیا اجماع سیاسی تجویزی و از بالاست و یا اینکه محتاج ایجاد فهم مشترکی بر روی موارد اجماعی و مواجه ی هم تراز و برابر از سوی طیف های سیاسی است ؟
?آیا منصافانه و عادلانه است گروهی که از لحاظ ساختاری بر دیگر گروه و سامان های سیاسی تفوق یافته را به بهانه ی اجماع، مالک شش دانگِ زمین سیاست استان نمود ؟ و حامیان دولت را تنها برای روزهای پرالتهاب انتخاباب و شب های بیقراری و پر تب و تاب ستادگردانی فراخواند !
?جناب استاندار ؛ این چه سنت ناجوانمردانه ای است که در ایام پیروزی و همینطور هزیمت باید بسان فرزندان ناتنی با اصلاح طلبان و اعتدال گرایان این استان رفتار شود !؟
?تعامل بانهادها با درگیرودار انتصابات دولتی نمودن نمایندگان مجلس و دیگر نهادها متفاوت است !
?دولت را نباید شرکت سهامی
نمایندگان و گروه های خاص قلمداد نمود.
?هماهنگی با استیذان نمودن دمادم از نهادهای نظامی و امنیتی فرسنگ ها فاصله دارد!
?با چه دریافتی از هماهنگی باید کل امور اجرا یی استان را با نهاده ایی که کارویژه های دیگری دارند هماهنگ نمود!

??استاندار گرامی؛ محرومیت زدایی پروسه ای است که مستلزم بکارگیری کاربلدان امور می باشد و برای این مهم نسبت زیر مجموعه ها با مدیریت استان می بایست بر اساس شایستگی و توانمندی آنان باشد.
?این عرصه جولانگاه مودت و دوستی و علقه های رفاقتی و یا تیم سازی براساس نزدیکی شخصی نباید باشد!

??ودرپایان؛
انچه راقم این سطور را برآن داشت که پس از مدتی سکوت صریحا از منظری بدون تعارف و تشریفات با نماینده ی عالی دولت روبرو گردد این است که ؛
?بواقع در برامدن این دولت هرچند به سهم ناچیز، خویش را شریک به حساب می آوریم ، فلذا نسبت به عملکرد مجریان در برابر مردم خود را مسئول می دانیم.
?و از جانب دیگر این موارد بر شمرده شده در‌ دورترین و نزدیکترین احتمالات بازدارنده و مسئولانه بیان شده است./پایان

۰ ۰ votes
امتیازدهی به مقاله