بیرجند شهری با میادین زیاد که هیچ کدام از این میادین به صورت تخصصی و هنری و بر اساس شرایط منطقه‌ای فضاسازی نشده است. سه میدان بزرگ، مدت‌هاست که در کمربندی پیامبر اعظم بلاتکیف مانده‌اند. میدان اصلی پیامبر اعظم که در حد فاصل سجادشهر و دوراهی بند امیرشاه قرار دارد و در بدترین شکل ممکنه به حال خود افتاده است؛ میدانی که به دلیل بافت جمعیتی که به دلایل مختلف از این میدان عبور می‌کنند و نیز قرار گرفتن بر سر راه مناطق گردشگری شهر بیرجند جزو میادین خاص شهر است که در پی بی‌تدیبری شورا و شهرداری، ویرانه‌ای از خاک می‌باشد. میدان دومی که در این کمربندی از وضعیت ازاردهنده‌ای برخوردار است در شمال شهر و در ورودی مسکن مهر و قبرستان قرار دارد که حتی فرمت خیابانی که زمانی قبل از احداث میدان از آن مسیر می‌گذشت هنوز در وسط میدان قرار دارد؛ چه انتظاری سخت که بخواهند این میدان را به وضیعت زیبایی برسانند. گویی هیچ اراده‌ای برای ساخت و ساز این میدان وجود ندارد و تنها از روی رفع تکلیف آن را احداث کرده‌اند و بس. با وجود اینکه هر کدام از این میادین می‌تواند سنبلی برای شهر و شهرسازی و زیبایی بصری و نشاط شهری باشد. اما میدان بعدی که در این کمریندی نظر همه را به خود جلب می‌کند، میدان سفیر امید است که آن هم مانند سایر میادین این کمربندی در این سالها مورد بی‌مهری قرار گرفته است و باز تنها تلی از خاک بر سر راه منطقه‌ای پرجمعیت از شهر است. معلوم نیست این میادین چرا بی سر و سامان مانده‌اند؟ به گمانم فضا یا کاتالیزوری مانند مصلی بزرگ و نماز جمعه در آن مکان‌ها وجود ندارد که بهانه‌ای برای ساخت سریع آن میدان باشد. مایه دلخوشی است که در این مسیر تنها یک میدان به واسطه مصلی درست شده است. نمونه‌های دیگری از این میادین در شمال شهر و به خصوص منطقه‌ی مهرشهر به وفور دیده می‌شود که فکری به حالشان نشده است. حتی میدان ایت‌الله هاشمی رفسنجانی هم هنوز به اتمام نرسیده است. گویا این میادین در دایره‌المتعارف  مدیران شهری اعم از شورا و شهردار و مدیران زیباسازی شهری قرار نمی‌گیرند و هدف‌گذاری برای رسیدگی به آنها در دستور کار آنان قرار ندارد. این وضعیت بد همچنین شامل میادینی می‌شود که در حال حاضر المان‌های آن با شمایل دیداری میدان سنخیتی ندارد و یا میادینی که المان‌های آن از نظر بصری و دیداری و هنری به شدت ضعیف هستند و فقط سر لابی و لابی‌بازی بر میدان نشسته و به سواهان روح بصری مردم بدل گشته است و مردم باید هر روز داشته‌های دینی، مذهبی و ملی خود را در بدترین شکل ممکنه مشاهده کنند؛ آن هم بر سر کج سلیقه بودن مسئولان متولی شهری.

۰ ۰ votes
امتیازدهی به مقاله