این روزها در خراسان جنوبی گاه و بی‌گاه شاهد ارائه‌ی آمارهایی از پرداخت وام‌های خوداشغالی گرفته تا آموزش‌های داده شده به افراد جویای کار و اشتغال‌های خاص در شاخه‌های مختلف گردشگری و صنایع دستی هستیم که در نگاه اول متصور می‌شویم در بهشت ایران زمین هستیم؛ که حتی یک نفر بیکار نداریم. ولی واقعیت امر در لایه‌های زیرین چیز دیگری است. همه چیز یا بر روی کاغذ است یا این که اشتغال به وجود امده مقطعی و در دوره‌ای خاص بوده است.

این نکته گویای آن است که تاکنون هر چه در مورد اشتغال‌زا بودن طرح‌های اجرایی شنیده‌ایم تحقق نیافته است و روز به روز بر امار بیکاران استان افزوده می‌شود. بیکارانی که شاید در مقاطع زمانی مختلف کاری داشته‌اند و یا کسب و کاری را راه‌اندازی کرده‌اند ولی دوامی در آن نبوده است.

مسئولان در این استان، در ادوار گذشته و حال، راه اشتغال را به عناوین مختلف به اشتباه طی نموده اند و صرفا در سراشیبی آمارزدگی به سطوح بالادستی مانده‌اند و غافل از خیل عظیم بیکاران بوده‌اند. شاید از نظر برخی از مدیران، به طور مثال اشتغال در کارگاه برک‌بافی اشتغال محسوب شود؛ اما باید دید که آیا این کارگاه نیازهای اولیه شاغلان آن را به صورت پایدار و کافی برطرف می‌کند و یا این که حداقل به طور مثال میانگین حقوق یک کارگر با نمونه سازمان تامین اجتماعی را برای فرد تامین می‌کند یا خیر؟ حتی باید دید که  فلان آموزش فنی و حرفه‌ای که در استان برگزار می‌شود، فرد را وارد بازار کاری می‌کند که نیازهای او را تامین کنند و به او کمک می‌کند تا به صورت مستمر در چرخ کارافرینی برای خودش قرار بگیرید و یا صرفا اداره‌ی کار از روی تعداد بیمه‌شدگان گزارش می‌دهد که کارآفرینی صورت پذیرفته است. هیچ مطالعه‌ای از سطح درامد افرادی که از طرق مختلف به اشتغال در طرح‌های اجرا شده روی اورده‌اند، در استان انجام نگرفته است و این خلا بزرگی در برنامه‌ریزی این استان است و مشخص می‌کند که برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته در استان هیچ مبنایی از نیاز‌های موجود ندارد.

دستگاه‌های اجرایی باید به تدریج از تئوری به عمل برسند و مصوبات بی‌شمار جلسات کارگروه‌های اشتغال را کاربردی کنند و در راه اشتغال‌زایی، تسهیل‌گر باشند تا مانع تراش . چیزی که امروزه در این استان کمتر به چشم می‌خورد و حتی گاهی هم بر عکس است. گویی اینجا ملک سوایی از تمام ارض این مملکت است.

بالاخره باید جایی به این امار کاذب پایان داد و مسئولین درگیر با اشتغال و موضوعات ان را وارد سیستم  اجرایی کرد و از جلسات و مصوبات دست و پاگیر بر حذر داشت. شاید مروجه‌الشریعه، استانداری که با پیشینه اقتصادی، سکاندار این استان است بتواند به این امر پایان دهد و مدیران محافظ کار و قانون‌مدار صرف  را که نشانی از انعطاف‌پذیری ندارند  از این تفکرات در آورد و تکاپویی به وضعیت اشتغال و توسعه بدهد.  

۰ ۰ votes
امتیازدهی به مقاله