شاید به جرات بتوان گفت که خراسان جنوبی، دروازه تمدن فرهنگی هرات است. تمدنی ایرانی که در اداب و رسوم فرهنگی منطقه ریشه دوانده است و به دلیل همجواری با هندویسم، آدابی از این مکتب هم در این منطقه دیده میشود که مهترین آن قناعتپیشگی و اداب خاص در طبخ غذاهای محلی است. این روزها، استحالهای فرهنگی در خراسان جنوبی شکل گرفته است که تمام ارکان خانواده را در استان تحت تاثیر قرار داده است. فرهنگی شبه مدرنیسم خیالی که هویت مدنی و محلی مردم را تحت تاثیر قرار داده است. این شبه مدرنیسم کذایی، همه این سرزمین را تبدیل به کلیت واحد و مصرفگرا کرده است. به خصوص در روستاهایش، مصرفگرایی باعث شده است که افراد قادر به تامین حتی نیازهای اولیه خود نباشند و این نیازها را از شهرها تامین کنند. به طور مثال نه تنها از نانهای سنتی و محلی که با ماندگاری بالا تولید میشد، خبری نیست که منبع تامین نان، تنها به نانواییهای شهری محدود گشته است.
این جامعه مصرفگرای به دور از تولید، به واسطه انگارههای فرهنگی القا شده، به خصوص از سوی رسانه ملی به گونهای دچار استحاله شده است که برای تغییر آن بایستی از خانواده، نهادهای تربیتی و دانشگاهها و … وارد شد و دست به تغییر نگرشی زد که بتوانیم فرهنگها و خرده فرهنگهای بومی محلی را که اصولا بر پایه تفکر پیشینیان بوده است، احیا نمود. شاید بتوان این مدرنیته را که با ما غرابتی ندارد، کنترل کرد.
متاسفانه در خیلی از موارد، فضاهای فرهنگی، اداری و سازمانی هم گرفتار این خودباختگی و استحاله شدهاند و لاجرم با سیل خروشان تغییرات منفی فرهنگ همراه شدهاند و گاها بر این سیل افزودهاند. این استحاله در بین اهل خرد و در اصطلاح فرهنگ و هنر به وفور یافت میشود، از تولیدات فرهنگی که همخوانی با فلکلور منطقه ندارد تا برنامهریزیهایی که هنرهای بومی و محلی را در معرض خطر قرار دادهاند، به اصطلاح خود سعی در نوسازی و امروزی کردن و قابل استفاده کردن این هنرها دارند.
استحاله فرهنگی در پوشش به سبک پایتختنیشنی، بیشمار در خراسان جنوبی یافت میشود و حتی ارزش پیدا کردن ضد ارزشهایی که با فرهنگ و دیانت مغایرت دارند و متاسفانه روز به روز هم رو به فزونی هستند. حتی در سبک و سیاق غذا خوردن نسل جدید هم تغییرات فروانی رخ داده است و اداب و رسوم به سوی نابودی رفتهاند. کافهنیشنیهای اخیر میتواند به وضوح تغییر نگرشها را روشن کند.
حتی معماری خراسان جنوبی هم از این استحاله بینصیب نمانده است و خود باعث مشکلات فراوانی برای استان شده است.گویی استحاله فرهنگی حاکم بر کشور، در این استان دو چندان است و متاسفانه برنامهریزان فرهنگی استان صرفا به فکر پوپولیستگرایی و فعالیتهای کوتاه مدت هستند و غافل از تغییرات فرهنگی عظیم که درصد بالایی از آن نامتعارف است. به هر صورت تغییر فرهنگی، نقطه گریزی ندارد. لذا باید به گونهای برنامهریزی صورت گیرد که تاثیرات مثبت فرهنگهای دیگر در فرهنگمان تزریق شود و نه تاثیرات سوء و مخرب ان.