این روزها دلم برای شنیده‌های قدیم سرزمین مادری تنگ است. گویی در سرزمین دیگری زندگی می‌کنم. سرزمینی که هر کس در آن ساز خودش را می‌زند و عده‌ای دیگر هم به ساز او می‌رقصند. سازی که تنها برای خود و یارانش کوک است و در بازی‌های سیاسی و در منیت‌هایی که چپ و راست، منقد و همسو، بر سر  این مردم اورده‌اند، برای مردم، مسئولان و صاحب نفوذانش همه و همه، ناکوک مینوازد. در چنین زمانی که عده‌ای به دنبال ایراد گرفتن از یکدیگر هستند تا ابزاری شود برای فشار اوردن به هم، گویی بزرگان هم صرفا نظاره‌گر هستند تا حل‌کننده.

شاید بتوان گفت از مهمترین علل عقب‌ماندگی استان در سال‌های بعد از تاسیس خراسان جنوبی، سیاست‌زدگی و جر و بحث‌های سیاسی و مشغول شدن مدیران دولتی و متفکران حامی  هر دولتی‌ و نخبگان به این امر بوده است. همیشه درصد بالایی از توان نیروهای کمک‌کننده به پیشرفت و ابادانی، بر سر مسائلی می‌گذرد که برای همه استان‌های کشور حل شده است، ولی برای این استان هنوز تابو است. اینجا همه گروه‌های سیاسی درگیر منیت‌های خود هستند. با نگاهی گذرا به عزل و نصب‌های دولتی از بدو تاسیس خراسان جنوبی، می‌توان به واقعیت‌هایی دست یافت که جای بسی تاسف و تاثر را دارد و می‌توان ‌ فرصت‌سوزی‌هایی را رصد کرد که در هیچ جای کشور و حداقل در استان‌های همجوار دیده نمی‌شود و این موضوع در مشاغل حاکمیتی هم به همین منوال است. با این سرعتی که  نخبگان و سیاسیون و متنفذین با جنگ‌های داخلی خود در  تخریب استان و از دست دادن موقعیت در استان گام بر می‌دارند، به گمانم هیچ عاملی دیگری حتی جنگ نتواند این مهم را محقق کند. عوامل بیرونی در تخریب نمود ظاهری دارند، ولی بحث‌های کش و قوس‌دار این استان، بین قشرهای ذکر شده به صورت فرسایشی به ساختار استان لطمه‌ی جبران‌ناپذیر می‌زند که می‌توان مهمترین نتیجه آن را، از دست دادن توان اجرایی و فکری خود افراد ذکر کرد.

کاش روزی برسد که دعوا در این استان، بر سر برگزار شدن کنسرت و امثالهم نباشد. کاش روزی برسد که در استان دعوا بر سر عزل و نصب‌ها نباشد. کاش روزی برسد که هم دولتیان، وظیفه خود را در قبال حامیان بدانند و هم حامیان دولتیان را درک کنند. کاش بتوان روزی در این استان، X و Z را در کنار هم نشاند و از توان خاص هر کدام در هر منصب استفاده کرد. کاش بتوان روزی به دور از هر گونه منازعات سیاسی، در کنار هم قرار بگیریم و در یک کلمه، در این استان در راستای توسعه آن، وحدت بخش باشیم. توسعه‌ای که بتوان با آن همه مشکلات استان را حل و فصل کرد. در این وحدت نباید نقش بزرگان منطقه را – از تمام طیف‌های سیاسی و فکری – دست کم گرفت. باید صاحبان قوم در کنار هم جمع شوند و دست برادری و دوستی بدهند.

۰ ۰ votes
امتیازدهی به مقاله