امروز بعد از دو سال، دوباره اومدم بیرجند، تو این مدت ۲۹۰میلیارد تومان برای توسعه ارتباطات استان توسط بخش خصوصی و دولت سرمایه‌گذاری شده، نتیجه کارها اینه که در این دوسال، مردم بهره‌مند از اینترنت از ۳۰۰ هزار نفر به حدود ۷۰۰هزار نفر رسیده و این اتفاق مهمیه برای یک استان ۸۶۰هزار نفری با توزیع جمعیتی ۴۰درصد روستایی.
خانمی با دسته گلی نرگس آمد و گفت:«برات دعات میکنم». در روستایی اطراف خوسف زوج جوانی با انرژی اومدن و گفتن: «بیا بریم بک لیوان شیر شتر مهمون ما». پرسیدم شیر شتر؟ و رفتم.
۵دقیقه‌ای پیاده رفتیم تا رسیدم به محلشون، از یک نفر شتر شروع کرده بودن و حالا یک مزرعه ۲۰۰نفری شتر داشتن. شیر شتر رو‌کیلویی ۱۸هزار تومان میفروختند و میگفتند تو تهران باید ۴۰هزار تومان باشه.
میگفتن شیر شتر خراب نمیشه و اگر ۳روز بمونه خود به خود میشه دوغ و ماندگار، بدون افزودنی، منبع کلی ویتامین و مناسب برای درمان کلی بیماری.
یک لیوان شیر تعارف کردند، مزه خوبی هم داشت. جای شما خالی
هر دو تحصیلکرده بودند، میگفتند کار عار نیست، طرحی داشتند که بشه شترداری رو توی منطقه‌اشون ترویج داد، فرماندار جوان خوب و‌ پیگیری هم داشتند که میگفت مشکلی با منابع طبیعی دارند که اگه حل بشه، طرح برای سایر جوانهای منطقه هم قابل اجراست، بهشون گفتم با آقای کلانتری صحبت میکنم که مساعدت بشه.
انصافا دور شدن از شلوغیهای کاری تهران و حضور در جمع مردم حال آدم رو‌ خوب میکنه، انرژی و انگیزه میده واسه کار بیشتر.