سفرههای خالی، درد پدران و مادرانی است که ارمغان فشار اقتصادی این روزها است. سفرههایی که هر روز خالیتر از روز قبل میشوند و در سراسر کشور هم عمومیت دارد. از مادری که که سی و پنج هزار تومان، هزینه مدرسه فرزندش را ندارند. از دختری که به خاطر بیماری قند خون و نداری، پایش را از دست میدهد و از پدری که مدتهاست گوشت و میوه بر سرسفرهاش ندیده است و از این جهت خود را شرمنده خانوادهاش میداند. مثالهایی از این دست کم نیستند و همهمان کم و بیش در جریان این تراژدیها قرار گرفتهایم. ولی نکته اینجاست که چرا مسئولین و سیاسیون در حال گریز از این وضعیت هستند؟ کسانی که به هر ریسمانی متوسل میشوند تا از خود رفع تکلیف کنند و وضع موجود را معلول عللی خاص (جز خودشان) جلوه دهند. جامعه ما هم همانند سایر جوامع انسانی شامل مردم و محیطی است که همه در آن قرار گرفتهایم. اگر بخواهیم، علت وضع نابسامان اقتصادی روز را با این عناصر توصیف کنیم، سهم مردم در ایجاد فقر، تنها میتواند اسراف منابع باشد. اما این مسئولین هستند که وظیفه سیاستگزاری را برعهده دارند و خواه ناخواه محیط را هم متاثر میسازند. اگر چه محیط به نسبت کمتر تحت تاثیر اقدامات مردم هم قرار میگیرد، اما بیهوده نیست اگر وجود این شرایط را تا حدود زیادی به تصمیمگیریها و یا مدیریت سوء مسئولین نسبت دهیم. پس چگونه است که مسئولینمان، خود را در ایجاد این شرایط، مبرا میدانند. چرا هیچ توقفی در ماجرای گرانی و کمبود اقلام نیست؟ چرا مسئولین، از زیر بار این مسئولیت سنگین، شانه خالی میکنند؟ چرا باید فاصله مردم و مسئولین تا این اندازه باشد که درد مردم به چشمشان نیاید؟ یا این که میدانند و برایشان مهم نیست که پدر، مادر و یا فرزندی بر اثر فقر و ضعف، چه بر سرش میآید؟ و با وجود همه این مصائب، باز هم خبر اختلاس و فرار و تنگتر شدن حلقه فشار اقتصادی تنها خبر اجتماعی این روزها برای مردم است.
تا کی باید بار بیمسئولیتی عدهای خاص را مردم به دوش بکشند. تا کجا باید تحمل کنند؟ نویدبخش این روزهای سخت برای مردم چیست؟ مردمی که برای دفاع از نظام و غیرت و دینشان، در برهههای مختلف تاریخ این کشور، از جان و مال و ناموس خود گذشتهاند. مردمی که به امید روزهای روشن در برابر تمام سختیهای استکبار ایستادند و میدانند که باید برای چشیدن طعم خوش ازادگی، مشکلاتی را تحمل کنند. ولی اکنون، همه مشکلات از جانب استکبار و دلار و امثالهم نیست. عوامل متعدد داخلی هم در ایجاد این مشکلات سهمی دارند که به نظر میرسد برای رفع آنها، به کارگیری برنامهریزانی مجرب که بتوانند به روش علمی، برنامهریزی کنند، لازم است. و امید است که دولتمردان و سیاستگزاران کشوری با تدبیر درست و بهرهگیری از نیروهای متخصص، بتوانند این مشکلات را به سرانجام درست برسانند و چارهای معقول برای ان بیندیشند. چارهای که با حس مسئولیتپذیری و اراده راسخ عملی شود.