یادداشت : روح الله محمدی

 

?  چند روزی بود که ضربانمان تندتر میزد. میخواستیم چهارشنبه شب برسد و نرسد. گل به خودی مراکش امید را در دل همه شعله ور کرده بود

تمام مردم ، غنی و فقیر ، کارگر و کارفرما ، آنور آبی و اینور آبی ، همه ی جریانهای حزبی و فکری  یک آرزوی مشترک داشتند « پیروزی ایران » و همه به اتفاق تنها منتظر یک معجزه بودیم . بله . معجزه

که فقط معجزه ای میتوانست ایران را در برابر قهرمان اروپا و جهان به پیروزی برساند.

 

?. بازی شروع شد.

طبق پیش بینی تمام یازده بازیکن ایران در زمین خودی و در دقایق بسیاری در نزدیک محوطه ۱۸ قدم خودی متمرکز بودند. تمام حملات اسپانیا به سد انسان میخورد. هفت متر دروازه بود و یازده نفر روبرویش. توپ های لو رفته بی هدف فقط برای لحظاتی از محوطه ۱۸ قدم دور میشد و گاهأ حتی به نیمه زمین هم نمیرسید و برای لحظاتی تمام ایران از داشتن چنین تیمی خوشحال نبودند.

گزارشگرهای ورزشی ما سالها عربها را بخاطر ضد فوتبال بازی کردن سرزنش کرده بودند و ایران به شکل عجیبی در یک بازی یکطرفه هم حالمان را بد کرده بود هم ضدفوتبال بازی میکرد.

بیرانوند که اتفاقأ یکی از خوبهای زمین هم بود به دروغ خودش را زمین انداخت و دوربین های فراوانی این تمارض تحقیر آمیز را به جهان نشان دادند.

 

 

?.  بازی تمام شد

تمام دهان ها از لایی وحید امیری به پیکه میگفتند

از شوت کریم که به کناره ی دروازه خورد

از گل مردود شده و ویدئو چک لعنتی

از ضربه ی سر مهلک طارمی که نزدیک بود…..

 

 

?. شکل حسرتها و آرزوها تغییر کرده بود

در نیمه اول خیال حسرت به ذهنمان خطور هم نکرد و تمامش آرزوی گل نخوردن بودیم و درنیمه دوم باور کردیم ک میشود از خوشحالی ب سقف هم چسبید.

 

?.  بله ایران گل خورد تا بتواند و بخواهد که حمله کند ایران در نیمه اول هیچ شباهتی به یوز پلنگ نداشت. او ممکن بود همین گل را در دقیقه نود هم بخورد ولی آنموقع حسرتمان حتی از جنس حسرت آرژانتین هم نبود.

چون در برابر آرژانتین در حالیکه بدون گل مساوی بودیم موقعیت های فراوانی خلق کرده بودیم .

 

?. ایران اگر گل نمیخورد و مساوی هم میگرفت با ضد فوتبال ، با دفاع مطلق ، با تحقیر به یک امتیاز دست پیدا کرده بود و شرایطش در جدول خیلی هم فرق نمیکرد و در هر صورت تمام اما و اگرها به بازی سوم کشیده میشد و ایران با تساوی در برابر پرتغال . در صورت پیروزی اسپانیا در برابر مراکش که محتمل هم هست بخاطر امتیاز برابر و گل زده ی بیشتر اسپانیا ،بازهم از صعود باز میماند و اگر قرار باشد پرتغال را ببرد این باخت تاثیری در صعودش ندارد.

 

?. اما حالا ما با تفاضل گل اندک از قهرمان جهان باختیم اما چندین بار دل دروازه بان و تماشاگرانشان را لرزاندیم. ما سالهای سال میتوانیم در تیتر اخبار ورزشی مان لایی امیری را مشاهده کنیم. جنگیدن با کتک خوردن خیلی فرق دارد

ما جنگیدیم و برای لحظاتی جهان را به تحسین مان واداشتیم

من از گلی که ایران خورد ناراحت نیستم ولی بابت گلهایی که نزد غمگینم.

در این غمگینی یک اعتماد ب نفس و غرور نهفته است که نتیجه ی توپی ست ک در دروازه ی ایران آرام گرفت

 

 

۰ ۰ votes
امتیازدهی به مقاله