این روزها گاهی می شنوی و می بینی چنان مدیران استان خراسان جنوبی غرق در این و آن خود شده که معلوم نیست چه به چه کی به کی است .. این روزها چنان مدیران خراسان جنوبی ترس از دستگاه های نظارتی استانی دارند که جرات ریسک و عمل را از خود و کارمندان خود گرفته اند و این ترس به زیر مجموعه ی انها نیز به شدت بیشتری رخنه کرده است ترسی که استان را در موارد مختلف فلج کرده است جالب است مدیران کل و مدیران میانی ادارات و سازمان های استان حق مدیریت و حقوق مدیریتی را می گیرند ولی ریسک مدیریتی ندارند ریسک کار کردن را در استان ندارند این روزها بارها و بارها شنیده ایم که استان به حق خود در این سالها نرسیده است چرا اینگونه شده است ؟ ایا مردم مقصر بوده اند ؟ مسلما مردم در این مورد نقشی نداشته اند وصد درصد سیستم مدیریتی مقصر اصلی این موضوع بوده است چون مدیران ما به میز نشینی مطلق عادت کرده اند به گونه ایی که نباید گزندی به انها برسد و سالها حکوت تامه خود را داشته باشند و با لابی گر های مختلف از ورود خروج نیروهای استخدامی تا موارد دیگر را برای خود خواستن را ترجمان تز فکر،اخلاقی و رفتاری خود کنند . این روزها اگر به صورت واقعی همان دستگاه های نظارتی که اخیرا مدیران به خاطر ترس و واهمه از این ایشان دست به هیچ کار مثبت و مثمر ثمری نمی زنند ، به دستگاه های اداری در مبحث ساده استخدام ورود پیدا کنند در هر سیستمی می توانند بر اساس ارتباط خانوادگی چه سببی و چه نسبی مسایل استخدامی زیادی را هویدا کنند … حال جای سوال است مدیرانی با این تفکر که فقط در راه منافع خود قدم بر می داند نه منافع ملت و مردم می توانند تصمیم گیران خوبی برای استانی باشند که نوپا است
امروز بدون اغراق باید گفت تمام عقب افتاده گی استان بی تعارف بر دوش مدیران این استان است مدیرانی که نتوانستند انچنان که باید شاید ظرفیت های استان را معرفی کنند. مدیرانی که خودشان را وارد لابی گری های کوچک و بزرگ کرده اند و برا خود بریده اند و دوخته اند و کیسه خود را پر کرده اند .. این روزها استان روزها طلایی بودجه ایی کشور را از دست داده است روزهایی که می شد کارهای بزرگ کرد و لی آدم ها کوچک مانع از این کارها بزرگ بودند و هنوز هم این ادم کوچک ترمزی شده اند بر حرکت لاکپشتی استان که منتطر شتاب است شتابی که این روزها با حضور معتمدیان استاندار جدید خراسان جنوبی گویا استارتش زده شده است .