این روزها، روزهای ابتدای بهار است و طبیعتا همه به دنبال  رنگ و بوی بهار هستیم. در سالیان اخیر، المان‌های نوروزی شاخصی برای زندگی مدرن شهری در بهار بوده است که پای هنرمندان را به فضاسازی شهری می‌کشاند. اما امسال گویی المان‌های شهری بیرجند نمود و چشم‌نوازی چندانی ندارند. به نظر می‌رسد این المان‌ها بیشتر سازه‌های مهندسی و مجسمه‌سازی است و به ناچار روح هنر و سادگی به مانند سالیان گذشته در آنها به چشم نمی‌خورد. در نتیجه معنای نهفته در آنها به سادگی قابل درک نیست. البته در این المان‌های شبه مدرن سعی شده است هنر القا شود، اما اغلب تنها سازه‌هایی از جنس فلز را مشاهده می‌کنیم که حتی در برخی موارد تناسبی بین اجزای آن هم وجود ندارد. به نظر می‌رسد هدف اصلی این المان‌ها، بیشتر توجه به ماندگاری و مانایی بالای آنهاست که البته روح کار را تحت تاثیر قرار داده است

به جز نکته فوق، نکته منفی اجرای المان‌های امسال، کیفت اجرای آنها بود که متاسفانه ساخت و ساز تعدادی از انها حداقل تا سوم یا گاها روزها بعدی فروردین به طول انجامید. به علاوه، ارتفاع سازی  المان به دلیل مانداگار کردن آن از نگاه اجتماعی دارای نقطه ضعف بزرگی است، چرا که مردم به راحتی قادر به برقراری ارتباط با آن نیستند و این نشان از عدم مخاطب‌باوری مجریان این سازه‌ها دارد. درست بر خلاف آن که المان‌های شهری باید نقطه پیوندی با مردم، عادات و شکل زندگی انها ایجاد کند و تلنگری از بهار، زندگی و نوستالژی را با نگاهی هنرمندانه، نو و مخاطب‌پسند ایجاد کند. در حالیکه در المان‌های سال ۱۴۰۰ بیرجند، شکل معماری، مهندسی و مانای المان‌ها، انها را بیشتر از سازه‌های موفق به سازهای پایدار تبدیل کرده است. نکته دیگر آن است که در تعدادی از موارد، جانمایی این المانها در نقاط شهری به درستی صورت نگرفته است که البته می‌توان انرا ناشی از شکل هندسی شهری دانست.

هدف این مقاله آن است که بگوییم غفلت از این مساله، منجر به کم اهمیت جلوه دادن زحمات تیم کاری می‌شود. علی‌رغم تلاش و زحمات مسئولین، انچنان که باید و شاید، المان‌های نوروزی امسال چشمنوازی نمی‌کنند. مردم به عنوان اصلی‌ترین مخاطبان نمی‌توانند به درستی با آنها ارتباط برقرار کنند و این امر نشان از عدم توجه به روح جامعه‌شناسی شهری، اجتماعی و فرهنگی در این کار دارد و مشخصا می‌توان آن را به حلقه‌ی بسته تصمیم‌گیری بر اساس سلائق فردی مرتبط دانست. بدیهی‌ترین دلیل ارائه‌ی موثر و موفق یک اثر، شناخت درست و همه‌جانبه‌ی مخاطبان آن است که  متاسفانه در اغلب موارد قربانی نگاه‌های سلیقه‌ای می‌شود. شناخت نادرست از مخاطبان منجر به سردرگمی هنرمندان و مردم شده و در نهایت منجر به انتقاد به کیفیت کاری می‌شود که احتمالا با هزینه و تلاش بسیاری هم همراه بوده است.

طراحی و اجرای المان‌های شهری، به شکل موفق نیازمند نگاه کارشناسی و بین رشته‌ای است و بدون شک بدون شناختن جامعه و مخاطبین خود، با هر درجه از تلاش تخصصی نخواهیم توانست به هدف اصلی خود دست یابیم.

کلیه یادداشت ها بدون اسم با نگارش سردبیر می باشد