استاندار خراسان جنوبی میرود !! سوال بزرگ این روزها .. برزخ سیاسیون .. این روزها، بازار گمانهزنی بر سر ماندن یا رفتن استاندار، گرم است. کسی به فکر استان خراسان جنوبی نیست، این استان، فقط ابزاری در دست سیاسیون است تا به مطامع خود برسند. اگر استاندار خراسان جنوبی برود چه اتفاقی میافتد؟ سادهترین اتفاق ممکن، تغییرات مدیریتی است و این که عدم ثبات مدیریت، بیش از پیش به شالوده از هم پاشیده استان ضربه وارد میکند. دومین اتفاق، جنگ گروههای سیاسی استان است که هر روز گزینهای را برای استاندار شدن رونمایی میکنند که یا پیروز میدان هستند یا خیر.
جالب اینجاست، در تمام این سالها، هر دولتی نشان داده است که بدون در نظر گرفتن گزینههای پیشنهادی استان، نهایتا خود تصمیم میگیرد. تمام دولتها نشان دادهاند که نگاه آنها به این استان، صرفا نگاه مدیرپروری برای استانهای دیگر، وزارتخانهها و یا آماده کردن آنان برای بازنشستگی است. اندکی تامل در لیست استانداران استان، موید این موضوع است. برای این منظور، چه جایی بهتر از این استان که سیاسیون آن متحد نیستند و منافع استان برای آنان اهمیتی ندارد. آیا تا به حال به این فکر کردهایم که چرا، دولتمردان نظام، به نظر سیاسیون استانی بهای چندانی نمیدهند؟ آیا دلیل آن، این نیست که مردم برای گروههای سیاسی استان، فراموش شدهاند و تنها در مسیر پوپولیستگرایی مدیریتی قرار گرفتهاند؟ آیا به این دلیل نیست که مردم، تنها وسیلهای برای ادعای رفع تکلیف مدیریتی مسئولان گرامی در ادوار مختلف بودهاند؟ آیا به این دلیل نیست که سهمخواهی گروههای سیاسی آنقدر بالا گرفته است که مردم به کلی به فراموشی سپرده شدهاند؟ گویی دولتمردان نظام هم به ذکاوت دریافتهاند، که مردم برای گروههای سیاسی بومی استان، اهمیتی ندارند و به همین دلیل، فرصت آن فراهم میشود تا مدیران ارشد غیربومی را در این استان بگمارند.
اگر میگوییم مردم استان به فراموشی سپرده میشوند، حرف عبثی نگفتهایم. دلیل این مدعا آن است که این روزهایی که حرف از رفتن استاندار محترم پیش آمده است، فعالیتهای عدهای از مدیران سیری کندشونده به خود گرفته است. چرا که منتظرند بدانند که آیا استاندار میماند یا میرود؟ و این مساله جای بسی تاسف دارد. چگونه است که کارهای زیربنایی استان بر سر این موضوع تعطیل میشود؟ وای به حال مردم که به جای این که رفع نیاز آنان، مبنای کار ادارات باشد، به وجود آمدن مسالهای مانند این، باعث معطل ماندن کار آنان میشود. ای کاش، مردم در این استان، نقطه اتکای امور بودند. اینجا خراسان جنوبی است. شاید تنها استانی که مدیریت در ان دوامی ندارد و دقیقا به همین دلیل است که هیچگاه برنامههای پیشنهادی از سوی استانداری یا هر ارگان دیگری به سرانجام نمیرسد. در جای جای استان، نشانههای مدیریت زودگذر، قابل رویت و درد ان تا مغز استخوان قابل احساس است. آیا وقت آن نرسیده است که تغییری در پارادایم فکری و عملیاتی مردان سیاست و مدیران، در این استان به وجود آید؟