سالهاست از استان شدن خراسان جنوبی میگذرد، اما همچنان در این استان درگیر«باید آن شود»، «باید این شود» هستیم. حال چه کسی مسئول این شودها خواهد بود، خدا میداند و اگر غیر این بود که هر روز بر نداشتههای استان افزوده نمیشد. هنوز توسعهای در خور شان مردم فهیم منطقه خراسان جنوبی نمیبینم. هنوز درگیر بایدهای مدیریتی و سیاسی هستیم. بایدهایی که شدهای آن در ناکجا آباد مدیریتی، صرفا به ویترینی برای پز رسانهای بدل شده است و از یک مدیر به مدیر دیگر به ارث میرسد.
اما این روزها این استان نیازمند توسعهای پایدار است. توسعهای که بر اساس مشکلات پیش روی استان طراحی شود. توسعهای که برای تداوم، جبر محیطی را هم در نظر داشته باشد. اما گویا توسعه پایدار در این استان معنایی ندارد و مدیران هم به ان نتیجه رسیدهاند که ضامن بقای انها، حرکات پوپولیستی و سطحی است، آن هم با ظاهری شیک و اصلاحمدارانه. اگر کنکاشی در بایدهای مصوب استان بکنیم میبینیم که شاید شدههای اساسی به اندازه انگشتان یک دست هم نباشد. در توسعه حمل و نقل ماندهایم، راههای استان همچنان خطرافرین است و هر پروازی در فرودگاههای استان راهاندازی میشود به دلایل معلوم و نامعلوم از مدار خارج میشود. در بنبست اقتصادی نیز با کارخانههایی مواجه هستیم که هر روز بر تعداد تعطیل شدههای آن افزوده میشود؛ و بانکهای سر تا پا مسلحی که منتظرند تا وثیقهای از سرمایهگذاران را به اجرا گذارند. در بحث اب و کشاورزی هم به سبب جبر طبیعی و خشکسالیهای پی در پی، آینده خوب و قابل قبولی نداریم و این برای روستاهایمان خطر بسیار بزرگی محسوب میشود. در بحث گردشگری، نمره قابول قبولی نمیتوان گرفت و عملا یکی از بزرگترین مدارهای توسعه استان، همچنان به حال خود واگذار شده است که خود دلایل مختلفی دارد که مبرهنترین دلیل را میتوان نداشتن راههای امن و مسیرهای ایمن برای سفر دانست.
در این استان صرفا مصوبههایی با قید باید و نباید تصویب میشود که در عمل به ورطه فراموشی سپرده میشود. مصوبههایی که گاها با اجرای برخی از آنان میتوان شاهد تحولی عظیم در استان باشیم. لیکن مسایل مختلف به خصوص ترس از حذف مدیران و فکر نگه داشتن میز مدیریت در این استان، دغدغه کار و تلاش و توسعه را از همه گرفته است.