این روزها خبر انعقاد تفاهمنامههایی با صدا و سیما و ادارات دولتی به گوش میرسد که به موجب آن اندک سرمایهای که ممکن بود در حوزه سینما به بخش خصوصی وارد شود، سرازیر حساب صدا و سیما خواهد شد تا در کنار دولت و علیه آن هزینه شود.
این روزها، شرایط به گونهای شده است که روابط عمومی دستگاههای اجرایی استان، به جای همکاری با شرکتها و موسسات مجوزدار و قانونی، انجام کارهای تبلیغی خود را به دوستان و اشنایان خود ارجاع میدهند و هیچ مسئولی هم پیگیر این امورات نیست. به مثابه امورات دیگر، در این مورد هم روابط بر ضوابط حاکم است و تخصص و کار و سابقه جایگاهی ندارد. گویی برای این امر کسی هم پاسخگو نیست. با ورود مدیر کل جدید صدا و سیما به استان، تصور بر آن بود که دیکتاتوری به وجود امده از دوران مدیریت قبلی صدا و سیما شکسته شود. اما نه تنها این امر انجام نگرفت که برنامهسازیهای رسانهی ملی در همان حلقه پدید امده از طرف مدیریت قبلی صورت میپذیرد. این روزها تنها شعار حمایت از بخش خصوصی باقی مانده است که در تمام حوزههای شغلی هم به چشم میخورد؛ انگار شعار دادن زیباتر از عمل کردن است. آقای استاندار و یا هر مسئول متعهد دیگر، بخش اقتصادی فرهنگ و هنر به دلایل مختلف به ورطهی ورشکستگی رسیده است و فقط پوستهای از ان باقی مانده که آن هم تنها به خاطر عشق و علاقه است و بس. این روزها، روزهای ناامیدی است برای این بخش. تمامی حوزهها که سینما و تبلیغات بخش کوچکی از ان است، با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکنند. مشکلاتی که واگویه کردن آن دردی را دوا نمیکند، چون در این استان بخش خصوصی به هر صورت محکوم است؛ چرا که مدیران مربوطه در حوزهی اقتصادی فعالیت فرهنگی و هنری، هر کدام برای خود یار غاری دارند که اندک بودجهی فرهنگی و تبلیغی خود را بعد از صدا و سیما برا تولیدات آثار به انها بیع می کنند و صدا و سیما هم بر طبق روال گذشته با تمام قدرت، فقط شعار جذب نیروهای بومی استان را سر میدهد و بر اساس اییننامههای خود به شدت ورود بخش خصوصی را به سازمانها کم کرده و یا به کلی حذف نموده است. در جای جای این استان درد نهفته است و گویا همه به پوپولیستگرایی میروند که معلوم نیست راه به کجا میبرد. فقط مسئولین به این بیندیشند که شرکتهای مجوزدار جزو آمار دارای شغل و کار اعلام میشوند و شاید تنها راه درآمد آنان از بخش خصوصی باشد. اما اگر قرار باشد سفارشات کاری آنان که اغلب از ارگانهای دولتی است به صدا و سیما ارجاع شوند، پس تکلیف این قشر چه میشود و آنان سفارشات کاری خود را از کجا دریافت کنند؟ از صدا و سیمایی که در آن معلوم نیست چه خبر است و چرا حلقه های به جود امده شکسته نمی شود حتی با ورود مدیر جدید و با تفکر توسعه ایی استان و یا از مدیران استانی و روابط عمومی ها دستگاههای اجرایی که برا خود یاران دارند بیشمار ؟ اینجا گویی ناکجااباد ایران است !!!