نقد و نقدپذیری از جامعه مدیریتی استان خراسان جنوبی رخت بربسته است. گویی رسانهها چه از نوع مجازی و چه نوشتاری و در هر صورت باید تمجیدگوی مدیران استانی باشند. این روزها، شهره به هر جناحی باشی باید هوادار مدیران باشی. ولی در عمل متوجه میشوی که این مدیران نه به تفکر سیاسی پایبند هستند و نه به تفکر خدمت به خلق و صرفا یک آرمان در سر ایشان وجود دارد که همانا نزدیک شدن به سیستم حاکم چه در دولت و چه در حکومت است. تا جایی که بتوانند جایگاه به دست آورده خود را حفظ کنند.
گویی نقد و نقد کردن عملکرد مدیران در رسانههای فعال استان با هر تفکری جرمی است نابخشودنی که از نظر مدیران مورد بحث تعبیر به نابخردی میشود. گویا حفظ میز و تشکیلات مدیریت بر خدمت به مردم ارجحیت دارد.
شاهد آمار و ارقام مختلف از ادارت و نهادهایی در رسانههای استان هستیم که بزرگان حاکمیت و دولت در استان اذعان دارند که بیشتر این امار و ارقام با وضعیت کنونی استان نمیخواند و گاها تذکرهایی به صراحت داده شده است. ولی این مشکل حل نخواهد شد مگر با حضور پررنگ رکن چهارم دمکراسی در جامعه استان. حضوری چالشی بر پایهی انصاف. مدیران باید بدانند رسانه در هر شکل و گونه آزادی بیان دارد و به کسی چک سفید امضا برای حمایت نداده است. اینجا همه برای ایران و اسلام و انقلاب در تلاشیم. ممکن است گاها این نقدها بر دل مدیران نباشند اما برای سازندگی است. اما در این استان، این روزها همه یا در پی لابی با رسانهها هستند و یا در پی گزارشات خاص با هزینههای عجیب و غریب تا شاید وضعیت مدیریت خودشان را نرمال و بر وفق مراد نشان دهند و تعریف گل و بلبل را به مدیران بالادستی استان بدهند.
در اخر باید گفت این راه و رسم متوهمانه توطئه و نگرش منفی در استان خراسان جنوبی، سطوح مدیریتی مختلف را در برابر اسیب و شکل و شمایل مطبوعات استان را هم تحت تاثیر قرار داده و گاهی از نوشتن و نقدکردن اصحاب جراید ممانعت کرده است. امید است که با درایت بزرگان استان این رویه حل و فصل گردد تا شاید در همه جوانب استان راهگشایی شود و این استان از حاشیههای مرسوم خارج شود و راه توسعه را بر اساس عدالت منطقهای طی کند.