?. روح اله محمدی
?. خبر عین سیل وارد خیابان ها شد، دست و دل هیچ کدام مان به قلم نمی رفت ، هر سال یک استاندار و هر کدام هم که به شکلی دولتشان مستعجل.
هرچی اسمش را سرچ میکردیم دریغ از یک جمله معرفی ، یک سطر رزومه ، یک عکس تار و نامفهوم حتی . البته پست قبلی شان دلیل این بی – اطلاعاتی – ما بود از ایشان. ملغمهای از بیم و امید در دولتی که شعارش تدبیر و امید بود.
? من جزو اولین هایی بودم که قلم برداشتم و انگشت شهامت بر جسارت خودکار فشردم و حسی مبهم و متزلزل را در قالب یک کامنت به اشتراک گذاشتم و آمدن محمد صادق معتمدیان که نمیدانستم حاج آقا صدایش بزنم یا دکتر یا مهندس را به فال نیک گرفتم.
? چند روز بعد ایشان رسماً بر عمارت بیوفای استانداری تکیه زد البته برعکس هم مسلکان خویش خیلی هیاهو نداشت.
اولین دیدار را با اهالی رسانه گذاشت، من هم برای اولین بار همانجا خدمتشان رسیدم و تا این لحظه دو بار دیگر بیشتر از نزدیک زیارت شان نکرده ام و همین تصمیم ایشان که اولین نشست را با اهالی رسانه برگزار نمود نور امیدی در دل بروبچه های رسانه روشن کرد و البته شروع نقطه تمایز ایشان با دیگران شد.
?. از همان روزهای نخست به مرز رفت و موضوع صادرات و حقوق ماهیانه مرزنشینان را به کلی سر و سامان داد ، در زمینه انتقال آب از چابهار به مشهد که از خراسان جنوبی می گذرد خیلی تلاش کرد.
پروازهای بیرجند بی در و پیکر و ناامید کننده بود ، معتمدیان در همان ماه اول با رایزنی و اضافه کردن چند پرواز به آن سر و سامان بخشید. هیئتهای فراوانی را از وزارتخانههای مختلف به استان آورد و از همه مهمتر با اینکه بعد از بسته شدن بودجه ی مصوب به تصدی استانداری رسیده بود توانست رقم بودجه استان را بالا ببرد.
معتمدیان با سران سه قوه دوست است.
در شرایط تحریم و بی پولی دولت ، از نوبخت اعتبار قابل توجهی جذب کرد.
در جریان خشم آسمان ، با اینکه سیلی سرخ سیل بر گونه های خراسان جنوبی ابدأ با استانهای غربی کشور قابل مقایسه نبود ولی همپای آنها جذب اعتبار کرد.
، دو بانده کردن جاده ها به صورت جدی تری ادامه پیدا کرد ، بالاخره کلنگ راه آهن زده شد ، بند دره را از انزوا درآورد
من شنیده ام که شب ها با برخی از مسئولین مرتبط، بدون اسکورت و راننده از برخی روستاها سرکشی میکند که با اعتراض محافظین ایشان هم همراه بوده است.
با کارگرهای قلعه زری و ذغال سنگ به زیر زمین رفت و با معاشرت بیریا با روستاییان دل ها را به آسمانها برد.
? من بخاطر انتصاب معتمدیان به استانداری خراسان جنوبی از روحانی و رحمانی فضلی و هرکس که تأثیری در این تصمیم داشته تشکر می کنم اما ایشان را استاندارد هیچ دولتی نمی دانم ، معتمدیان یک سرباز واقعی است که اتفاقأ با زیرکی خاصی از تجربه های گذشتگان بهره جسته.
. او نه راه مرتضوی را پیش گرفت نه پرویزی
نه اصلاحطلب است و نه اصولگرا ، ترکیب آدمهای اطرافش هم گواه همین موضوع است.
نمی خواهم بگویم او قهرمان بی بدیل این هزاره است و بی شک برای برداشت میوه های مدیریتی ایشان حتما از قبل نهالی کاشته شده و آب و آفتابی در رشد و نمو آن تأثیرگذار بوده است.اما سکوت کردن در برابر این همه خدمت صادقانه اصلأ منصفانه نیست و اساسأ رسالت خبرنگار هم همین است.
? در فضای یازدهمین دوره انتخابات مجلس که عموماً – انصاف – جای خودش را به – نزاع برای پیروزی – میدهد یادم میآید که هیچکدام از کاندیداهای محترم ایشان را انکار نکردند یعنی نمیشد که انکارش کنند
عده ای که تمام زندگی شان به شمشیر زدن های حزبی میگذرد و روزگارشان کارزار چپ و راست بوده است هم به اشکال مختلف لب به تمجید و تعریف از ایشان گشودند.
? با اینهمه یک سؤال گلایه آمیز هم از ایشان دارم و آن اینکه ، اوایل که آمده بود نطق کرد که ٬٬ من نمیتوانم با مدیران تنبلی که به پشت میز نشینی عادت کرده اند و منتظرند از بودجه مصوب استان برای انجام امورات سازمانشان هزینه بکنند همکاری داشته باشم ٬٬
من از پشت پرده های عزل و نصب ها بیخبرم اما راستش انتظار داشتم با آمدنش فی الفور چند مدیرکل بی نهایت ناکارآمد و بی رمق را عوض کند و حالا که عوض نکرد لااقل چابکی چشمگیری در عملکردشان مشاهده شود که هیچکدامشان اتفاق نیفتاده.
همچنین انتظار میرفت که جنس فرماندارانش به عیار بیغش و باصفای خودش نزدیک باشد که ضمن احترام به آنها باید عرض کنم بنده فرمانداری را می شناسم که در بازدیدهای میدانی از روستاهای حوزه نظارتش ، حتی گردی هم بر کفش هایش نمی نشیند و اتفاقاً با تکبر با مردم حرف میزند و غرورش هیچ همخوانی و قرابتی با مردم فقیر آن سامان ندارد.
فرمانداری میشناسم که عملا هیچ اختیار و اراده ای از خود ندارد و مشخصأ توسط افرادی خاص مدیریت میشود.
این ناهمگونی ها موجبات دلخوری بخش قابل توجهی از دلسوزان استان را فراهم آورده است
?. القصه انگیزه نگارنده از نوشتن این یادداشت فقط این است که بگوید ما اهالی رسانه فقط برای ایرادگیری و اشکال تراشی قلم به دست نمی گیریم
هروقت کسی از تمام نیرو و توان و تخصص و انرژی اش برای مسئولیتی مایه میگذارد وظیفه داریم بگوییم ما قدردان شما هستیم و همه چیز را می بینیم.
? معتمدیان ترازویی بود که بسیاری از کلیدواژه های کلیشه ای و مشمئز کننده ای همچون ٫ اینجا استان دور افتاده ایست ٫ اینجا در معادلات کشوری محلی از اعراب و توجه ندارد
٫ اینجا همه مرد قانون هستند و نمیشود به توسعه یافتگی اش فکر کرد
٫ ما در شرایط تحریم هستیم و بودجه نداریم و…. را برای همیشه بی اعتبار کرد.
? معتمدیان را باید تکثیر کرد با تیراژ محدود ، چندتایش را فرماندار همین استان گذاشت چندتایش را به وزارتخانه ها فرستاد .چندتایش را بعنوان مدیرکل سازمانهای پرمخاطب و تأثیرگذار منصوب کرد و البته معتمدیان اصلی را همچنان استاندار خراسان جنوبی نگه داشت ، تا بل باز شود این در گمشده بر دیوار.
? معتمدیان نام نیکی ست بر صحیفه سبز جنوب خراسان .
عمرش بلند ، همتش بی پایان
دیدگاه ها برای این نوشته بسته شده است.