درنگی در ایران شاه نامه
با احترام به فردوسی
نوشته ایی ازدکتر محمود فاضلی بیرجندی
دوستان آگاه هستند که از موضوعات روز دور می مانم. اما در باره فردوسی، بایستی بنویسم. فردوسی در نزد من راه است و راه نماست. بزرگداشت فردوسی به چند شادباش نیست. بزرگداشت فردوسی به گمان من کاربستن حکمت اوست که بسی هم دنیوی هست، و همین امتیاز اوست؛ که بدان نیازمندیم. ما که پیوسته نکوهش دنیا آموخته ایم و به بریدن از دنیا توصیه شده ایم!
من اندازه بضاعت اندک خویش در شاه نامه نگریسته ام و با آن به کنه وجود ایران و ایرانی رفته ام. می روم. یکی از دستاوردهایم از درنگیدن در شاه نامه را کوتاه بازگویم:
ایران شاه نامه با سی مملکت دنیا آشنا بوده و از انواع تولید و کالای آن ممالک به ایران می آمده است. این را لازمه برپایی امپراتوری شناخته ام و بدان رسیده ام که برای جهانداری باید جهان را شناخت، با آن پیوند یافت، و از آن بهره گرفت.
ایران شاه نامه محل عرضه انواع تولیدات از سی مملکت بوده است. وقتی تولیدات مردمی به سرزمینی دیگر برود پاره هایی از فرهنگ و سنن آن مردم را هم با خود می برد. ایران شاه نامه محل تلاقی سی فرهنگ از سی سرزمین و سی قوم گونه گونه بوده است.
سخن را کوتاه می کنم. یکی سبب که باید شاه نامه را بررسید و در آن درنگید همین حاصلی است که با شما گفتم.
شاه نامه، شناسنامه ما ایرانیان است. آینه ای است که هر بار در آن نظر کنیم چهره خویش را بهتر خواهیم دید.
دیدگاه ها برای این نوشته بسته شده است.