خراسان جنوبی از بدو تاسیس خود تا کنون در طی سالیانی که به عنوان استان در جغرافیای ایران زمین مطرح بوده است، محل آمد و شد مدیران مختلف از دیگر استانها بوده است. مدیرانی که گاه از خود پروندهای روشن به جا گذاشتهاند و گاه چوبی بر لای چرخ این استان نوپا بودهاند.
متاسفانه خراسان جنوبی به طرق مختلف محل ارتقای مدیران غیر بومی در پستهای گوناگون بوده و تا کنون توجه چندانی به نیروهای بومی استان نشده است. نیروهایی که میتوانستند در راه پیشبرد اهداف خرد و کلان نظامهای اداری این سرزمین تاثیر بسزایی داشته باشند و از تجربیات آنها در جای جای مدیریت این استان و کشور استفاده شود. در این استان، تمایل چندانی به کادرسازی مدیریت و استفاده از پتانسیلهای نیروهای بومی وجود ندارد و با کمال تاسف، این موضوعات، حتی به سطوح مدیران میانی وزارت خانه ها کشیده شده است و انها هم بر اساس داشته های منتقل شده به ایشان به این نتیجه می رسند که قید نیروی ها بومی استان را با هر توانمندی بزنند و در انتخاب خود برای مدیران کل و دیگر مدیران استانی از نیروهای غیربومی استفاده میکنند. در ا ین میان نخبه کشی و نخبه سوزی در سیستم استانی و کشوری رخ می هد و خوا ناخواه عدم اطمینانی نهفته در جامعه و سطح استان پیش می آید که یا در گردش غلط اطلاعات به سطوح بالاتر مدیریتی رخ داده است و یا مشمول بازی های سیاسی مرسوم شده است .
در این میان عدهای، به خصوص در یکی دو سال اخیر، حامیان صددرصد استفاده از پتانسیلهای نیروهای بومی بودهاند و به عناوین مختلف این موضوع را رصد کرده و گاها این موضوع، نقطهی انتقاد ایشان به مدیران استانی بوده است ولی اکنون از آنها خبری نیست . گویا در شرایط خاص سیاسی صرفا نیروی بومی برایشان اهمیت داشته است .
نمیتوان برای مدیران سطح کلان تعیین تکلیف کرد که صرفا از نیروهای بومی در راه پیشبرد اهداف خود استفاده کنند. لیکن میتوان به عناوین مختلف چه از طریق نمایندگان محترم مجلس و چه از طریق صاحبان جراید و .. درخواست نمود تا در صورت امکان از پتانسیلهای بومی منطقه استفاده شود تا نخبگان استانی در راه پیشرفت مدیریتی در این گردونه قرار گیرند تا بتوانند در جای خود برای سربلندی و آبادانی استان و کشور گام بردارند. این روزها، نقش نیروهای بومی در سیستم مدیریتی کلان استان رو به افول است و به شدت برای نقشافرینی نخبگان استان از سمت سوی همه مطالبهگری میخواهد.