این روزها، سکان رسانهای شهرداری بیرجند در دست مردی است که گویا از یاران و همنشینان استاندار دولت آقای احمدی نژاد است. گویا در این شهر اشتیاقی به استفاده از نیروهای بومی در راس امور به خصوص برای ادارهای همچون شهرداری وجود ندارد و گویا شورای شهر هم، از این موضوع بدش نمیآید. چه بهتر از مشاور رسانهای که منویات دیگران را برای شهرداری بیاورد تا مبادا گفته شود شهردار به توصیه فلان و فلان بر شورا نازل شد و به سرعت باد همهی گزینههای بومی از جمله مهندس زهرایی، که به دلیل لیاقت و کاراییاش، در سمت بالاتری، در سپاه پاسداران انتقلاب اسلامی مشغول به کار شده است؛ کنار گذاشته شدند.
این روزها، در این شهر و استان، مرغ همسایه غاز است. تا کی قرار است نیروهای بومی از هر جناحی، فدای سیاستبازیهای مرسوم مدیران شوند. همچنان از گوشه کنار میشنویم که مدیران شهری، میخواهند بزرگترینها را افتتاح کنند یا دنبال برنامهریزی برای نیل به این بزرگترینها هستند. گویا مشاوران مجموعهها هم بدشان نمیاید که این مسایل رو بزرگ و رسانهای کنند.
کاش حتی تیم اصولگرای شهرداری و شورای شهر که برخواسته از رای مردم میباشند به آرای مردم احترام بگذارند و در پی حل مشکلات باشند تا شوی رسانهای این موضوعات و انتخاب مشاور رسانهای، ان هم از نیروهای غیر بومی. تا کی باید جوانان و مدیران و نیروهای استانی چوب سیاستبازی گروههای سیاسی افراطی را بخورند. این روزها، روزهایی است که این شهر نیاز به اقدامات سریعالاثر و عملیاتی دارد و نصب چهار بنر بر روی پلها و اعلام اغاز پروژهها، کاری از پیش نمیبرد. این شهر، مرد عمل میخواهد، نه مرد «ترینها». اینجا کتاب گینس نیست؛ اینجا بیرجند است با دنیایی از مشکلات شهری و فرهنگی و حمل و نقل و …. نیازهای کوچک و بزرگی که نیاز به فعالیت دو چندان دارد، نه نیاز به نمایندگان استانداران اسبق برای مدیران شهری، آن هم، نمایندگانی از استانداران دولت «آًقای احمدی نژاد».