وجود برخی المانها و سازهها در میادین و بلوارهای شهری و مناظر عمومی و برگزاری رویدادهایی بدون تفکر فرهنگی. اینها نمونههایی از اقدامات غیر کارشناسی است که به کرات و گاها به صورت مخرب در بین فعالیتهای فرهنگی و هنری استان به چشم میخورد. آن چنان که مشهود است کارشناسی در امور فرهنگی و هنری برای متولیان امر فراموش شده است و جالب است که نظارتی هم به این امر نمیشود. عدم اهتمامِ لازم به مقوله فعالیتهای فرهنگی، صدمهها و لطمههای جبرانناپذیری به بار خواهد آورد و فرهنگ و نشانههای فرهنگی جامعه را در معرضِ نابودی قرار خواهد داد. در حالیکه مدیریت امور فرهنگی، واحدی است که باید با چنین رسالتی در ادارات و موسسات فعالیت نماید و به درستی بر این امر نظارت داشته باشد. مدیران امور فرهنگی در ادارات و موسسات، باید بتوانند فعالیتهای فرهنگی موسسه را در جهت هدف مشخص حرکت دهند تا از تاثیر بیشتری برخوردار باشند.
با این حال هر از گاهی، در استان اقداماتی انجام میشود که نه تنها اثر مثبت ندارد، برعکس اثار مخرب فراوانی به دنبال دارد. گویا تنها انجام فعالیت فرهنگی و هنری برای متولیان مهم است و بر کیفیت تولید محتوای فرهنگی هیچگونه تفکر و نظارتی وجود ندارد. تعدد و بلاتکلیفی فضاهای فرهنگی و هنری و متولیان آنان هم به معزلی در استان تبدیل شده است و عدم تعاملات درون دستگاهی بر شدت این معزلات افزوده است. حتی سمینارهای مختلفی در موسسات برگزار میشود که دارای مجوز هم هستند، اما هنگامی متولیان و مجریان این سمینارها از حیث تجارب فرهنگی مرتبط با آن سمینار بررسی میشوند، نتیجه مطلوبی نمایان نمیشود. این نشان میدهد که نظارت صحیحی در این زمینه انجام نمیگیرد و هنگامی که این سمینارها از نظر فرهنگی زیر سوال باشند، چه بسا برگزاری این نوع سمینارها، اتلاف هزینه و انرژی باشد و این یعنی تنها برگزاری این قبیل سمینارها اهمیت دارد و نه محتوا یا پیامدهای آن. این روزها حتی تعدادی از متولیان سینهچاک فرهنگ و هنر هم در رانت و مفسدههای کوچک، غرق و خواسته و یا ناخواسته وارد بازیهای شدهاند که انها را از مسیر اصلی فرهنگی و ریلگذاری فرهنگی دور میسازد. گویی آنها تنها برای افراد خاص با هویت خاص تعریف شدهاند. طلایهداران فرهنگ و هنر بیشمارند که ناخواسته و بدون فکر در فضاهای عمومی خزعبلاتی به خورد مردم میدهند که ذائقه رفتاری و فرهنگی آنان را به قهرقهرا میکشند. موسیقی و نمایش تئاتر تا آموزشهای ناصواب و اکران فیلمهای بدون سانسور که به نام انجمنهایی خاص در بین مردم پخش میشوند. اینها مواردی هستند که در کل فرهنگ عام را میسازند و تخریب آنها حتی با چینشهای درست فرهنگی، ترمیم یا جاگزین نخواهد شد. کافی است این خشت کج در بین نوجوانان نهاده شود. خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج
با اندکی تامل در نهادهایی که به نوعی در چالشهای فرهنگی خرد و کلان در خراسان جنوبی نقشافرین بودهاند، میتوان به ضعفهای ساختاری در رفتار و کردار سازمانی انها پی یافت. ضعفهای مشهود که گاها اغشته به مفسدههای مختلفی است که بازگو کردن انها به صلاح جامعه نیست. و به همین دلیل نظارت خاص خود را میطلبد.
با توجه به اهمیت فرهنگ و هنر در جوامع انسانی، کاش متولیان امور فرهنگی، فکری به حال این وضع بکنند و خود در مفسدههای کوچک فرهنگی و لابیگریهایی به نفع اشخاص خاص شرکت نکند.
دیدگاه ها برای این نوشته بسته شده است.