این روزها، اکثر شهرداران شهرهای کوچک و بزرگ استان انتخاب شدند و اکثر قریب به اتفاق آنان هم از نیرویهای بومی و جوان استان هستند. تعدادی از شوراها، مانند شورای شهر بیرجند، به دنبال ارمانخواهی و تحولات خاص شهر بودهاند و همین موضوع، انها را در مسیری قرار داد که مورد اعتراض بسیاری از افراد قرار گرفت.
انتخاب شهرداران بومی در این استان، یعنی انتخاب ایندهی مدیریت استان و پیام این این انتخاب، نوعگرایی تفکر در شهرداریها و اعتماد به جوانان این مرزو بوم است. اما شوراهایی که نتوانستند مدیر شهری خود را از بین نیروهای بومی برگزینند، یا در چند و چون سیاستبازیهای روزمره قرار گرفتهاند و یا از شهردار مورد نظرشان، هیاهوی شهرداری مثل قالیباف و کرباسچی را دارند و یا در مسیر لابی بازی افراد مسئولی قرار گرفته اند که نخبگان استانی و شهر ستانی خود توجه نداشته اند .
پرحاشیهترین این انتخابها، انتخاب شورای اسلامی شهر بیرجند به عنوان مرکز استان خراسان جنوبی بود که نکات قابل توجهای را داشت. شهردار منتخب شورای شهر بیرجند، بعد از مدتها حواشی انتخاب نشدن، شهردار سابق شهر یاسوج شد که به گمان خیلی از تحلیلگران رسانهای و سیاسی و مردم عادی کوچه و بازار، تحت تاثیر استاندار اسبق استان خراسان جنوبی، جناب آقای مرتضوی بوده است و انتخاب دوم شهردار شهر قاین می باشد که با نگاه مسئولی از استان که در استان و شهر مورد نظر شهردار محترم مسولیتی داشته اند به عنوان شهردار پیشنهاد می شوند به شورای اسلامی شهر قاین .
اما در شهرهای خرد و کلان دیگر، انتخاب شورها از همه جناحهای سیاسی اتفاق میافتد که مهمترین نکتهی ان، اعتماد کامل به نیروهای جوان بومی در طیف وسیعی از تفکرات است. جوانانی که شاید در خیلی از موارد، حتی یک روز سابقهی شهردار شدن را ندارند ولی به دنبال عمل و عملگرایی هستند تا شهرهای استان را با وفاق با دولت و مردم و دستگاههای حاکمیتی به سرانجام خوب و قابل قبولی برسانند و برای مدیریتهای بزرگ در این انقلاب و نظام اماده شوند.
امید است این جوانان پیروز میدان باشند و شهرداران غیربومی هم دچار افتزدگیهای مرسوم این استان نگردند و درکنار مردم و شوراهای منتخبشان شهرهایی زیبا برای مردم استان بسازند.