پرستاران سفید پوشانی هستند که در لحظات تلخ بیماری، التیام بخش حال بیماران اند.

 

، وقتی سلامتی کیمیا شد و وقتی هم وطنان نالان از درد و خسته از روز‌های تلخ بودند، پرستار را قراری نماند و در لباسی دیگر عازم خدمتی متفاوت شد.

سختی‌های شغل پرستار قابل وصف نیست و در سه سال اخیر، کرونا نیز بر سختی کار پرستار افزود؛  پرستار گاهی راوی تلخی‌هاست و گاهی نیز راوی لحظاتی شیرین.

شریک غم و شادی بیماران

یکی از پرستاران بیمارستان رازی بیرجند می‌گوید: تمام بیمارانی که در بیمارستان بستری هستند به نوعی عزیزان ما محسوب می‌شوند.

او ادامه می‌دهد: لحظاتی که قرار است به مادری اطلاع دهیم که نوزادش را از دست داده است از جمله سخت‌ترین لحظات است.

این پرستار می‌گوید: از طرفی دیگر زمانی که بهبود بیماران را می‌بینیم که با پای خود از بیمارستان خارج می‌شوند، خرسند می‌شویم.



گرچه خود بی تاب است و خانواده اش منتظرند، اما تمام آرزوی او بهبود بیماران است.

دیگر پرستار بیمارستان رازی بیرجند می‌گوید: از زمان شیوع کرونا به دلیل شیفت‌های سنگین، خانواده هایمان خیلی اذیت شدند.

او ادامه می‌دهد: پرستاری همچون مادر بودن است که علاوه بر سختی در آن عشق هم هست.

وقتی در راه خدمت جان می دهند

گاهی نیز پرستار در این مسیر از جان خود می‌گذرد؛ همچون منصوره حسینی دختری از دیار مهمویی که تنها دغدغه اش التیام درد مردم بود.

مادر حالا از صبوری و فداکاری هایش برای دیگران می گوید.

خواهر این شهیده پرستار می‌گوید: ۲۰ مهر ۹۹ بود که خواهرم به بیماری کرونا مبتلا شد.

او ادامه می‌دهد: خواهرم در وصیت نامه اش نوشته بود که از پس اندازم به موسسه‌های سرطانی تهران کمک کنید.

به راستی که همه آن‌ها صبر را از اسوه بردباری حضرت زینب (س) آموخته‌اند؛ آنگاه که دست مهرشان را التیام دردمندان کردند.

پرستار فرشته رحمتی است که پیش از آن که به کار خود به دید شغل نگاه کند آن را عشقی فداکارانه می‌داند.