قصه ی پرماجرای کابینه ی چهاردهم به ایستگاه پایانی نزدیک می شود؛ کابینه ایی که درگام اول با طرح نو و تحسین برانگیز تشکیل شورای راهبری و کمیته های ذیل این شورا خبرساز شد و تا همین امروز بازار شایعات،انتقاد و تحلیل پیرامون آن داغ تر از هر سوژه ی خبری است.
فرآیند انتخاب کابینه و حواشی پیرامون آن پس از ارائه ی لیست نهایی وزرای پیشنهادی از سوی دولت به مجلس وارد فصل جدیدی شد و ماجرا از بررسی های کارشناسی، بازار داغ شایعات و احتمالات و لابی ها، فشارها و سهم خواهی مراکز قدرت و جریانات سیاسی که این اواخر داد پزشکیان را نیز درآورده بود خارج شد و وارد فصل تحلیل، بررسی و پیدا شدن منتقدین جدی و حامیان لیست نهایی کابینه ی پیشنهادی موسوم به دولت “وفاق ملی” شد.
شاید در نگاه اول به کابینه ی پیشنهادی مخالفین و منتقدین زیادی ظهور کردند، منتقدان اصلی این لیست عمدتا از دو گروه بودند، اول طیف تندرو جریان رقیب که علیرغم قدرت زیاد در مراکز قدرت نظیر مجلس شورای اسلامی هیچ سهمی از کابینه نصیبشان نشد و دوم برخی طیف های اصلاح طلبی که انتظار کابینه ایی یکدست اصلاح طلب را داشتند که محقق نشد و نسبت به لیست پیشنهادی رئیس جمهور معترض بودند، البته که در این بین نباید از برخی طیف های موسوم به اعتدالی که علیرغم رایزنی بسیار سهم چندانی از کابینه نصیبشان نشد هم نباید غافل شد، گروهی که شاید در ظاهر امر همراه نشان می دهند لکن فضای رسانه ایی منتقد بیشتر تحت امر ایشان است.
اما آیا واقعا لیست کابینه ی وفاق ملی اصطلاحا به معنای دور زدن اصلاح طلبان توسط پزشکیان بود یا استراتژی هوشمندانه ی رئیس جمهور منتخب در چینش کابینه؟ برای پاسخ به این سوال ذکر چند نکته خالی از لطف نیست.
در اینکه باتوجه به شرایط کشور، ساختار حاکمیتی جمهوری اسلامی،اقتضائات حکمرانی در ایران، ترکیب بسیار ناهمسوی مجلس بادولت و…. پزشکیان برای چیدن هیئت وزیران چاره ایی جز تن دادن به یکسری ملاحظات و به تعبیری انجام معاملات نداشته شکی نیست؛ و خب طبیعتا همه ی اصلاح طلبان هم که از گام نخست با او همراه شدند و تصمیم به مشارکت و ایفای نقش در انتخابات گرفتند نسبت به این شرایط آگاه بوده و پیش بینی این ملاحظات و معاملات را داشتند، طبیعتا اگر جای پزشکیان اصلاح طلب دیگری امروز رئیس جمهور میشد ترکیب کابینه با شرایط امروز چندان متفاوت نبود؛ ضمن اینکه باید بپذیریم پزشکیان در این آشفته بازار سهم خواهی جریانات مختلف سیاسی از امتیاز حمایت تمام قد راس نظام و رهبرانقلاب برخوردار است و شاید اگر حمایت ایشان نبود حتی معرفی همین کابینه هم برای وی میسور نبود.
درمجموع پزشکیان در این شرایط استراتژی خود را برچند اصل پایه گذاری کرد:
۱- گرفتن وزارتخانه های توسعه محور و مردمی؛ اگر به ترکیب کابینه دقت کنیم سهم گفتمان اصلاحات(از ظفرقندی حزبی گرفته تا اتابک تکنوکرات و صالحی امیری حاکمیتی) در وزارتخانه های توسعه محور و درارتباط مستقیم با اقشار مردم تعریف شده؛ از وزارت خارجه تا اقتصاد، صمت، کار، راه،نفت، جهادکشاورزی، علوم، بهداشت، ارشاد ، میراث و ارتباطات
بیشترین وعده های دولت و مطالبات مردمی از قبیل احیای برجام، بهبود وضعیت اقتصادی، رفع فیلترینگ و…مربوط به عملکرد این وزارتخانه هاست و از طرفی اقشار مختلف جامعه بیشتر با عملکرد وزارتخانه هایی نظیر علوم،جهاد، ارشاد، صمت، کار و… ارتباط دارند و دولت را برمبنای عملکرد این حوزه ها می سنجند.
۲-عدم انسجام فکری و حزبی در نیروهای اصولگرا
چینش کابینه به خوبی نشان میدهد که اصولگرایانی که در کابینه حضور دارند هرکدام از یک گعده و جریان متفاوتی از این جبهه آمدند و چندان با یکدیگر همسو نیستند از علی آبادی که از طیف تکنوکرات اصولگرای سنتی(گویا به اصرار و تاکید دکترنوبخت) آمده تا خطیب امنیتی یا دنیامالی که بیش از آنکه فکری اصولگرا باشد، باحساب و کتاب منطقی وارد طیف قالیباف شده و…
این مهم باعث میشود عملا در کابینه احتمال اجماع بر سر جناح گرایی سازماندهی شده خلاف مشی دولت توسط این افراد کاهش می یابد چرا که تعریف هرکدامشان از جریان اصولگرایی کاملا با دیگری متفاوت است!
۳- انتخاب نیروهای اطاعت پذیر و باتجربه از بدنه ی همان وزارتخانه: پزشکیان تاحدود زیادی سعی کرده نیروهایی که از جناح رقیب وارد کابینه میکند از افرادی استفاده کند که اطاعت پذیری داشته باشند و بیشتر عملگرا در حوزه ی کاری خودشان باشند تا تئوریسین یا فعال سیاسی
به طور مثال شاید اکثر حتی فعالین سیاسی پیش از وزارت حجه الاسلام خطیب در اطلاعات چندان شناختی از وی نداشتند و حتی نامش را نشنیده بودند چرا که خطیب نه یونسی است که فعال سیاسی باشد و نه مصلحی است که تئوریسین اصولگرایان باشد یا دنیامالی که نامش را در هیئت مدیره باشگاه ملوان شنیده ایم و او را بعنوان یک چهره ی
بین المللی در فدراسیون قایقرانی دیده ایم،
دنیامالی قوی یا ضعیف یک مدیر ورزشی است برعکس سلطانیفر روحانی یا علی آبادی احمدی نژاد که مدیران سیاسی بودند لذا این دست مدیران طبیعتا کمترین تعارضی را در پیشبرد اهداف سیاسی اصلاح گرایانه ی دولت خواهند داشت؛ بماند که ذاتا این طیف مدیران متعد به سلسله مراتب و درخدمت سیستم و نهادبالادستی هستند.
۴-مقاومت صد درصدی در برابر طیف تندرو
پزشکیان لاجرم از معامله بود لکن معامله را هوشمندانه انجام داد که کمترین آسیب به سیاست ها و برنامه های اصلی وی وارد شود و در این بین عملا پایداری را که شاید امروز بیشترین سهم از قدرت اصولگرایان را در دست دارد به هیچ وجه به بازی نگرفت و احتمالا به تعداد آرای ذوالنور در هیئت رئیسه ی مجلس،رای مخالف برای کابینه اش متصور است.
با مجموع این موارد میتوان وضعیت کابینه ی پزشکیان را در شرایط فعلی کابینه ی قابل قبولی توصیف کرد علی الخصوص که وی علیرغم فشارهای بسیار بیرونی، معاونین خود را کامل از گفتمان اصلاح طلبی انتخاب کرد و حتی با فرض محال طغیان اصولگرایان باز هم اکثریت مطلق هیئت دولت را دراختیار دارد لذا در تصمیمات و انتصابات مصوب هیئت دولت خیالش راحت است!
حال باید صبر کرد و منتظر ماند که آیا دولت پزشکیان تا چه میزان میتواند به وعده های خود عمل کند؛ چرا که در کف جامعه مردم چندان کاری با فاعلین دولت ندارند و بیشتر فعل دولت مورد انتظار و قضاوتشان است.
نوشته : علی مهرجویی _ فعال سیاسی اصلاح طلب
دیدگاه ها برای این نوشته بسته شده است.