قطع به یقین درس خواندن وتحصیلات خوب وموردنیازیک حرفه برای همه افراد جامعه از واجبات و از ضروریات جامعه امروز ماست وتحصیلات در هرزمینه کاری وشغلی باعث پیشبردبهتر اهداف اینده هر فردی است که معلولین هم نه تنها از این امر مستثنا نیستند بلکه هرچه معلولین تحصیلات بیشتری داشته باشند در هر کاری موفق تر خواهند بود مانند همه انسان های دیگر اما تابحال به این موضوع توجه کرده اید که این معلولین که به نوعی خداوند میخواسته انان را امتحان کند که بقول معروف چند مرده حلاج هستند به عظمت و بزرگی خداوند اعتقاد راسختری نسبت به بقیه دارند و به اینده امیدوارترازسایرمردم جامعه هستند مثل تمام مردم به اینده امیددارند اری واقعا هم این چنین است معلولین سعی کردند خودرابامحیط بیرون وپیرامون خود وقف دهند حال این سوال حتما ذهن شما را درگیر خودش کرده که دریک مکان اموزشی ایا این افراد باید کلاس خصوصی داشته باشند ؟ نه این چنین نیست اما باید به گونه ای باشدکه اساتید ما این معلولین را باور داشته باشند وبه توانمندبودن این افرادشک نکنندو اساتید ما هرچقدر که بتوانند روابط خود را با دانش اموز معلولشان تنگاتنگ تر و نزدیک تر بکنندوبه این معلولان توجه داشته باشند در کلاسهایشان این عزیزان هم انگیزه بیشتری پیدا میکنندبرای درس خواندن و باعث خواهد شد که همین معلولین به درجات بالاتری برسند و چه بسا اینکه دکتر و مهندس های اینده همین مرزوبوم ازمیان همین معلولین باشداما یک استاد هیچ وقت و هیچ زمانی نباید بین دانش اموزانش فرق بگذارد ووظیفه یک استادخوب هم همین است یک استاد هیچ وقت نباید به دانش اموز معلولش به صرف اینکه او حالابنا بر شرایط جسمی یک فرد معلول است کم توجهی ویا بی توجهی بکند یک استاد میتواند با برخورد و رفتارش در یک کلاس با این دانش اموزش(دانش اموز معلول ) بذر امید و زندگی را در دل او بکارد البته این محبت اساتیدماهم باید حد وسطی داشته باشد و به گونه ای نباشد که دانش اموز معلول رویش بااستادش بازشود و بقول معروف دانش اموزیادانشجوی معلول هم باید جنبه داشته باشدیک استاد بایدحس برابری رادربین دانش اموز معلول خود وسایردانش اموزانش برقرار کندوهرگز نبایداین جمله را سرکلاس خود بکارببرد که من یکبار توضیح دادم میخواستید یادداشت کنیدیا اینکه زودتربنویس و…بایدمعلمینی که دانش اموزاین چنینی (معلول)دارند اجازه ورود ضبط صوت یاrecoderیا واکمن را به این معلولین بدهند چون خواه یا ناخواه برخی معلولین نمیتوانند سریع و مثل سایر دانش اموزان کلاس وهم کلاسی هایشان بنویسند ودر نوشتن گاهی اوقات عقب ترازسایرهمکلاسیهایشان هستند وبه نوعی کند نویس هستندوبرای این کار هم معلمین ما میتوانند جزوه درس مربوطه را پرینت کنند وتحویل دانش اموز معلول و سایر دانش اموزانشان بدهندتا دیگرنیاز به نوشتن هیچ فردی در کلاس نباشدوبااین کار خود نیز باعث یادگیری بهتر وبیشتر همه دانش اموزان بویزه معلولین میشوند
یک معلم میتواندبه شیوه پادکست (چندرسانه ای)جزوه اش را پیاده سازی کند تادانش اموزان بیشتروعلاقمندتر درس را بخوانندمیتواندیک اموزش شبکه ای داشته باشدو ازطریق شبکه به دانش اموزان مطالب رایاد دهدتاوقت کلاس هم برای نوشتن مطالب هدر نرودودروقت کلاس نیز صرفه جویی شود وبه مطالب مهمتری بپردازد و…اما چرامتاسفانه چنین نیست ؟

درپایان امیدوارم روزی برسد که هیچ معلولی به دلیل ناتوانی درنوشتن ودیگرموارد از تحصیل باز نماند وهمه باسواد وتحصیلات عالیه داشته باشندکما اینکه معلولین توانمند زیادی در بین ما هستند

وخواهند بودکه این توانایی ذهنی وجسمی رادارند که درس بخوانند وموفق شوند وبه زندگی امیدوارترازقبل باشند
به امید روزی که هیچ کس بیسواد نباشددراین جامعه وهمه باسوادباشند وازتحصیل ودرس لذت کافی راببرند درپایان سپاسگزارم از تمام اساتیدومعلمین جامعه و باید به این نکته مهم در انتهای مطلب خود بپردازم که یک معلم میتواند با تدریسش جهان راتکان دهدزیراکه همین معلمین هستند که ایندسازان این مرز وبوم را میسازند به امید روزی که همه ما یک تکانی در زندگیمان بخوریم وبتوانیم دست در دست هم دهیم به مهرتاجهان خود راابادسازیم
انتهای پیام/

امیرحسین صادقپور
۰ ۰ votes
امتیازدهی به مقاله