دفترش در طبقه اول استانداری است، مسیر همین یک طبقه را آسانسوری طی میکند!
ظاهرا نمادی از سهمیه ی برابری جنسیتی و نگاه ویژه دولت به بانوان در حوزه های مدیریتی است؛ اما هر کسی که وی را میشناسد ، خوب میداند که او همتراز و هم قامت زنان مدیر و پرتلاشی که در استان ما نیز خوشبختانه هستند و جان و دل در گرو اصلاحات و اعتدال دارند، به هیچ عنوان نیست.
این دو عنصرِ “ارتفاع بلند پروازی شخصی“ و “کوتاه بودن سقف وفاداری و جانبداری اش نسبت به دولت“ چون سپری او را از گزند کینه و تخریب دشمنان سوگند خورده دولت مصون داشته است.
در زمان هزیمت آهسته میرود و می آید تا که از “گربه های بدخوی سیاست شاخ نخورد“! در هنگام پیروزی با آنکه تنها از دور دستها نظاره گر بود و انفعالی طی مسیر می نمود، به ناگاه در بزنگاه ها استاد اغتنام فرصت میشود و فعالانه برای جمع آوری غنایم پا به میدان می گذارد.
مدیریت منحصر به فردی دارد ؛ آسودگی را به نهایتش که بی خیالی است رسانده و آسوده وار از پشت میزش به تأنی دفتر هزار برگ و سترگ معضلات اجتماعی خراسان جنوبی را با بی رمقی ورق میزند.
براستی گزینه ای دورتر و نامتجانس تر از “سرکار خانم محمودی“ برای هدایت امور اجتماعی یافت نمیشود…
بیشتر از او بدانیم ؛
مدعی تخصص در حوزه اجتماعی است، اما تحصیلاتش اقتصاد کشاورزی میباشد! در اقتصاد تبحر خاصی دارد، “هزینه و فایده کردن (شخصی)“ را عجیب میداند.
همواره در سیاه و روشن سیاست قرار میگیرد؛ در روز روشن از سیاسیون اصیل اصلاح طلب آشکارا برائت میجوید ، چونانکه در زمان استاندار سابق آنها را به حضور هم نمی پذیرفت!
تنها و تنها سودای پیشرفت را در سر دارد، حال نبردبانش مهم نیست خواه “پرویزی“ باشد یا “خدمتگزار“.
جواز این حرکات مارپیچی از کجا برای او صادر شده است؟
شخصا به این سوال با صدایی رسا پاسخ داده است: “بنده سیاسی نیستم“ !
و اینگونه ادامه میدهد: “فرهنگی هستم”! «آیا میتوان بی ریشگی سیاسی را مترادف با فرهنگی بودن دانست»؟
آنچه ما را برآن داشت تا حول ناکارآمدی و ناهماهنگی های مدیران دولتی شروع به نگاشتن یادداشتی کنیم و پس از پروسه ی حمایت جانانه از استاندار محترم بی پرده نواقص و کاستی های مدیریت زیر مجموعه ایشان را متذکر شویم ( و طبعا این پروسه خانه تکانی با محمودی اغاز میشود و به او ختم نخواهد شد)، این است که؛ رسانه ها یکی از شاخص ترین نهادهای کنترل و نظارتی میباشند و بنابر رسالتشان به نمایندگی از سوی مردم کجی ها و سستی ها را گوشزد می نمایند و این حق را دارند که با تیغ تیز انتقاد مترصد بهبود وضعیت موجود باشند، ما نیز بعنوان یک رسانه به قدر وسعمان بر این عهد مقدس با مردم همچنان برقراریم و برای تحقق آن میکوشیم.
و اما سرکار خانم محمودی ؛
در هنگامه ای که دولت از هر سو تازیانه میخورد و مورد سیاه نمایی و سیبل تهمت و انگ و افترا واقع میشود، مدیری جهت توجیه سکوت و بی اعتنایی اش اذعان میکند؛ “بنده سیاسی نیستم” !
سیاست گریزی برای یک مدیر دولتی در شرایطی که هر فعل عوام نیز (در این مملکت سیاست زده) تعبیری سیاسی میشود حقیقتا به چه معناست!!
آنهم سیاست گریزی با مدل دوگانه؛ هرجا به کام ما باشد قبای سیاست بر تن کنیم سیاسی_ اعتدالی_ حامی دولت_ میانه رو بشویم، هر جا هوا پس باشد از کسوت سیاسیون خارج شویم و ندای سیاست بد است_ سیاست خانه خراب کن است_ فرهنگی هستم ، سر دهیم.
جهت شفافیت بیشتر صراحتا میگوییم؛ مدیری که تنها کنج عافیت را میطلبد و منفعت شخصی را می خواهد ،کجا میتواند سکان حوزه ای به فراخیِ اجتماع و سنگینیِ سرنوشت افراد و به ژرفایِ فهم چراییِ مصائبی چون : اعتیاد و طلاق و کودک کار را عهده دار باشد؟
شخصی که مسئولیت جمعی و خیر همگانی ( که تبلور آن در سیاست است ) را هیچگاه نفهمیده و در زندگی حرفه ای اش این مفاهیم برای او محلی از اعراب نداشته است چگونه میتواند شایسته ی مدیریت دستگاه مرکزی امور اجتماعی استان باشد؟
فردی که حتی یک گزارش اجتماعی را نمیتواند بصورت جامع ارائه دهد؛ او تنها به تکرار بدون تغییر و تفسیر گزارشات دستگاه های دیگر دولتی بسنده میکند،گویا ایشان حال و حوصله آنچنانی هم ندارد که زحمت بازخوانی گزارش ها را به خود بدهد.
نکته ی جالبی که در موردش باید بدانیم این است : او خواب عمیق و خوشی دارد؛ در اثنای سفر رییس جمهوری جلساتی با مدیران کل دستگاه های اجرایی صورت میگیرد، که بواسطه دیدار بدون واسطه با ریس جمهور شرکت درآن فرصتی خاص و موقعیتی ویژه است، جلسات برای هر عضو دولت و حامیان دولت حیثیتی و در واقع نشانگر شکلی از التزام عملی مدیران به آرمان های دولت و تدبیر بود ، و اما؛ محمودی در جلسات شرکت نمی کند و در توجیه عدم حضورش سرخوشانه میگوید: “خواب ماندم! بهمین سادگی و تمام”.
خانم خواب شما را به کجا برده بود؟ کدامین رویا شما را مسخ نموده بود که اهمیت آن از آقای حسن روحانی فزون تر بود؟ این است تعهد قلبی و جانی و گفتمانی به دولت!! که برای عالی ترین مقامش “تره ای خورد نمی کنید” !
شدت بد اقبالی و بدبختی حامیان دولت در خراسان جنوبی آنجا عیان می گردد که او با بی مبالاتی مثال زدنی که دارد و با یدک کشیدن وصف “غیرسیاسی “سبب ساز یکی از هولناک ترین وقایع “سیاسی “استان در چند ده اخیر میشود؛ آری بی هنری ( سیاسی ) او سبب ساز تدارک جلسه پر حاشیه استاندار با هنرمندان می گردد، همان جلسه ای که دلواپسان بومی از برایش فریاد وا اسلاما سر دادند و رگ گردنشان بیرون زده شد.
این حکایت” فخر مدیران” همچنان ادامه می یابد، تا به ترغیب مداوم استاندار به سرکشی وخداقوتِ سریالی ِ ذلیل گونه به ارگان های خبری راست افراطی استان میرسیم…
محمودی در غائله بر پا شده برای تخریب استاندار کوچکترین کوششی عملی در راستای جبران مافات نمیکند؛ نه یک سخنرانی و یا جلسه ای و یا حتی بیانیه ای جهت تنویر افکار مردم، فقط به سکوتی سرد با مضمون همان کلیشه ی ” من که سیاسی نیستم ” اکتفا می نماید.
پرسشی اینجا مطرح میشود؛
خانم محمودی اگر شما را با سیاست کاری نیست، پس این حجم از سرکشیدن و دخالت در سیاست چه معنایی دارد!
اگر سیاسی و اینکاره نیستید، چرا در تمامیِ امورات سیاسی استان ظهور و بروز دارید؟
سرکار خانم همان بی سامانی که در حوزه اجتماعی میباشد، ما را کفایت است!
دکتر روحانی پس از انتخابات در توصیف یاران همراه حقیقیِ دولت در دولتش گفت: “عدهای گیوه هایشان را ورکشیدند“، ما این انتظار پایمردی (در حمایت از دولت ) را از شخص شما نداشته و نداریم، تنها لطفا پایتان را از کفش سیاست بیرون آوردید.
و اما خانم محمودی اندکی پاسخگویی ؛
در حوزه ی فرهنگی و اجتماعی، سرکار خانم بیان کنید تا همه بدانیم قراردادهای حمایتی را بصورت ویژه با کدام سمن ها بسته اید؟
بودجه هایی که باید در راستای اهداف متعالی فرهنگی و اجتماعی دولت تدبیر و امید که همانا “ایجاد نشاط فرهنگی و توانمندی اجتماعی و تقویت جامعه مدنی است” هزینه شود را با چه درایتی صرف چاق نمودن تفکر گعده ای خاص نموده اید؟ گعده ای که در زمان دولت سابق هم از این حق انتفاع خاص بهره مند بود.
شوربختانه حوزه ی تحت مدیریت شما تا آنجا اوضاع اسفناکی دارد که بنابر گفته شخص شما “تمامی سمن های همکارتان دشمن دولت هستند الا یک استثنا” ( که البته میدانیم استثنا قاعده را ساقط نمی کند).
در ادامه؛ لطفا تشریح نمایید در راستای مهار تهدیدهای اجتماعی و فرهنگی در استان چند نشست تخصصی با صاحبنظران و اهل فن برگزار نموده اید و برون داد عملی آن چه بوده است؟
و در اخر: ابهام پیش آمده را مرتفع فرمائید؛
اگر شما سیاسی نیستید چگونه در انتخابات مجلس کنش سیاسی می نمودید و بصورت آشکارا روبروی کاندیدای اجماعی اصلاح طلبان قرار گرفته بودید؟
سرکار خانم ساحل سیاست و مدیریت همیشه امن نیست و مستلزم هزینه و تاوان می باشد، کسانی که ایمان به مقصد دارند “سرزنش ها گر کند خار مغیلان غمی بر دل و ترسی بر جان نخواهند داشت“.
دولت دوم روحانی با دولت ابتدایی آن متفاوت است؛ صدای جمهور مردم بودن هزینه های فراوان دارد که تاب تحمل آن از عهده ی توان شما بعنوان مدیر خارج است، اینجاست که افتراق و اختلاف آشکار میگردد:
این راه سختی است که مجنون میطلبد، زیراکه ؛
“درره منزل لیلی که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی” …
شما بیش از اندازه ی متعارف عاقل و محاسبه گر هستید، لطفا در محاسباتتان اینبار تجدید نظر فرمائید.