گاها پیش میآیدکه رسانههای استان، انتقادهای سازندهای از مدیران سطوح مختلف مطرح میکنند که ایشان را براشفته میسازد. اقای استاندار، رسانههای خراسان جنوبی، رسانههای نجیبی هستند که همیشه در فکر اصلاح و پیشرفت استان بوده و هستند؛ اما گویی مدیران تحت امر دولت هنوز بر این واقف نیستند و از کوچکترین انتقادی بر اشفته میشوند و بر نجیبترین رسانههای کشور که در خراسان جنوبی فعالیت میکنند جبهه میگیرند. یک رسانه تا کجا میتواند بر این بیحرمتیها تاب آورد و برخوردهای رادیکالی مدیران را برتابد؟ گویا مدیران باید به قیمت گزاف آشفته شدن استان و از طریق رسانه و خبرگزاریها دریابند که مشکلات زیادی در حوزه کاری خود دارند که با ورود به هر موضوع میتوان صفحهها در وصف آن نوشت. گویا تصور کردهاند که رسانهها میبایست میرزا بنویس ایشان باشند یا این گمان اشتباه برایشان به وجود امده که سکوت رسانهها در برابر نارساییهایشان حکایت از توانمندی مجموعههای تحت امرشان دارد و نمیدانند این سکوت که اغلب با همراه شدن در خط و همسویی مدیران استانی است صرفا در راه تعامل و پیشرفت استان است و نه به دلیل دیگر. این روزها هر رسانهای بخواهد اندکی در عملکرد مدیران دقیق شود بالاخره به مشکل حادی در مجموعه آنان می رسد که میتواند در بازی مرسوم رسانهای به کارگرفته شود. ولی نجابت رسانههای استان باعث شده است تا آنان مصالح پیشرفت و گرهگشایی و راهکار دادن را سرلوحه خود قرار دهند و بجاست مدیران هم سعهی صدر بالاتری در برابر رسانهها و انتقادهای ایشان داشته باشند و راه تعامل و اصول رسانهای را با ایشان در پیش بگیرند. حتی در مواردی که به نظر میرسد رسانه مطلبی خلاف عرف را منتشر کرده است. باید باور داشت که رسانهها، بازوی توانمندی برای این استان و مدیرانش هستند.
با مشاهده برخورد برخی از مدیران این سوالها مطرح میشود مگر اینگونه نیست که یکی از خصایص مدیران باید صبر و متانت آنان در برخورد با مشکلات باشد؟ مگر این گونه نیست که یکی از ملاکهای عمده انتخاب یک شخص برای پست مدیریتی، روحیه انتقادپذیری او باشد؟ پس چرا برخی از مدیران در این استان باید به سرعت صبر خود را از دست بدهند و با اندک نسیمی از سوی رسانهها از کوره در بروند؟ آیا نباید با مشاهده این واکنشها به عملکرد اینچنین مدیری شک و تردید کرد؟ و آیا رسانه وظیفه ندارد این موضوعات را شفافسازی نماید؟