از آنجایی که نتیجه توسعه در هر منطقهای، رسیدن به عدالت در آن منطقه خواهد بود، لاجرم باید توسعه را در معنای عام و برای همه تعریف کرد. سالهاست مسئولان خراسان جنوبی، حرف از توسعه میزنند. توسعهای که باید بر اساس پتاسیلهای موجود، شامل کل استان گردد و بر اساس برنامهریزیهای کوتاهمدت و بلندمدت مسئولین پیش برود. اما در جایی ممکن است شکل و شمایل توسعه بر اساس زمان و مکان موجود تغییر کند. در تمام سالهایی که از شکلگیری این استان میگذرد، نه تنها توسعهی چندانی عاید مردم این استان نشده است که به اعتقاد برخی، عنصر توسعه، حلقه مفقوده تمام بحثهای کوچک و بزرگ استان بوده و هست. توسعهای استراتژیک که میتوانست بر اساس نعمتهای خدادادی و منطقهای استان شکل بگیرد و این منطقه را به بهشتی در ایران تبدیل کند. در کنار استعدادها، آداب و رسوم و سختکوشی مردم این منطقه، نخبهپروری این استان هم میتوانست در این سالها به عنوان کاتالیزور توسعه مورد استفاده قرار گیرد و چرخ شکسته توسعه را به حرکت درآورد و در این سالهای خشکسالی، مردم این منطقه را در رفاه نسبی قرار دهد.
ولی جای تاسف است که به هر شکل، در این استان برای مسئولین، نمایندگان و استانداران در ادوار و دولتهای مختلف، توسعه، نقطهی اخر پازل بازیهایشان بوده است. ممکن است در دورهای مسئول یا نمایندهای در راه توسعه، ان هم به صورت تکبعدی وارد عمل شده باشد، اما دیگر ابعاد توسعه را رها کرده و لاجرم طرحهای وی در استان دچار شکست شده است. آنچه در مورد توسعه مهم است این است که توسعه باید در تمام ابعاد و با رشد و اهنگ مشخص و همسو و با گامهای استوار بر مدار و حول یک ارمان در استان به پیش برود که بتوان انرا موفق نامید. این کار نیاز به برنامهریزیهای دقیق و حساب شده و داشتن برنامههای عملیاتی منسجم و همسو برای رسیدن به نقطه اشتراک دارد. اما این، نقطهای است که هیچگاه مسئولان دولتی، نمایندگان، فعالین سیاسی و نخبگان جامعه خراسان جنوبی به ان نرسیدهاند و سالها با آن فاصله دارند.
این روزها باید دست از منیتها شست و با حرکت برمدار عقلانیت، سیاسیون را در کنار هم جمع کرد، با حامیان بیقید و شرط دولت مشاوره کرد و در تعامل با نمایندگان مجلس به جمعبندی غیرسیاسی و خارج از سهمخواهی در باب استان رسید تا شاید در مسیر توسعه، مشکلی از مشکلات استان حل و فصل شود و برنامهریزیهای کلان و کوتاهمدت منتج به نتیجه گردد.