این روزها، خراسان جنوبی را چه شده است؟ از طرفی حامیان دولت، دولت را زیر سوال میبرند و از طرف دیگر، مخالفان و حامیان از ابهام و عدم شفافیت در عملکرد ها شکایت دارند. آن هم در این برهه تاریخی که کشور روزهای پرالتهابی را میگذراند و تمام دنیا برای ناامید کردن مردم ایران کمر همت بستهاند.
خراسان جنوبی، این استان استراتژیک شرق کشور، همیشه از هیاهوی پایتختنشینان به دور بوده و در هر حال و شرایطی، مردم پاکنیتش، با تمام وجود، حامی نظام و ارمانهایش بودهاند. در التهاب این روزها، گفتهها و ناگفتههایی است که منجر به سر درگمی شده و هر روز هم بر آن افزوده میشود. به دنبال ای سردرگمیها و ابهامات، مناقشات افزایش یافته و وحدت، هماهنگی و تفاهم به حداقل رسیده است. تا جایی که هر کس به دنبال رویکرد خودش است و شاید چشمانداز متفاوتی در تعالی را از دیدگاه در استان دنبال میکند. بدون اینکه به نخبگان سیاسی ،فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی ارج نهند و مشورت گیرند .
این روزها، عرصه مدیریت استان هم شاهد تغییرات فراوانی است که گاهی به سرعت و در کمال ناباوری انجام میشود و هیچ گونه، توضیحی از سوی مدیران ارشد و وزراتخانههای مربوطه ارائه نمیگردد و این مسئله، جو جامعه را در وهله اول در بین حامیان دولت و سپس در بین منقدان دولت دچار تشویش میکند. در حالیکه اگر مدیران استانی در جهت پاسخگویی به مردم و جامعه، قانون دسترسی به اطلاعات آزاد را اجرایی کنند و به خصوص در مواردی همچون عزل و نصب مدیران، شفافسازی انجام دهند، این تشویش و سردرگمی به وجود نمیآید. این مورد از آنجا اهمیت دارد که عده زیادی از مردم بر این باور هستند که وقایعی در استان در جریان است که مدیران ارشد بومی را از دور مدیریت خارج و مدیران غیربومی را وارد گردونه مینماید. در صورتی که این مسائل، شفافسازی شوند، همه مدیران و مسئولین اجرایی و مردم به وحدت نظر و عمل میرسند و تنها در این صورت است که میتوان به رشد و بالندگی استان امیدوار باشیم.
در این میان رسانهها نیز، نقش حیاتی در ارامش جامعه بازی میکنند، اما متاسفانه اغلب متهم به صفاتی میشوند که نشان بالا بودن هزینه نقد و انتقاد در جامعه است. رسالت رسانه، روشنگری است تا با انتقال درست اطلاعات به عموم مردم، انها را از نگرانیهای مرسوم برهانند و از سمت دیگر، سازمانها نیز در قبال عملکرد خویش، پاسخگو باشند. اما مساله مهم اینجاست که رسانهها در قبال مسئولیتی که به دوش دارند باید انجام وظیفه نمایند و با نقد و انتقاد به جا، شفافیت عملکرد سازمانها را به وجود آورند. نباید شرایط به گونهای باشد که به محض دریافت انتقاد، سیل اتهامات بیجا گریبانگیر رسانهها شود. همین نقد و انتقادهاست که در نهایت منجر به رشد شخصی یا سازمانی میشود. بنابراین مدیران، مسئولین و کارکنان در هر مقامی که هستند باید در قبال وظایف خود پاسخگو باشند و روحیه انتقادپذیری خود را ارتقاء دهند. واکنش تند به انتقاد از سوی مدیران، نشانهای است از عدم شفافیت در عملکرد و عدم پاسخگویی به جامعه که خود، ابهامات موجود را دامن میزند. فراموش نکنیم که رسانهها، نمایندگان مردم در جامعه هستند. امیدواریم شرایطی حاکم شود که رسانهها در جهت ارتقای عملکرد نظام در استان بدور از حاشیه های موجود ، در کنار مسولان در هر کسوتی قرار گیرند