این روزها سازمان آموزش و پرورش استان خراسان جنوبی آبستن جریاناتی شده که مایه تاسف است. جریاناتی که ساز تغییر مدیریتی درست در نیمه سال تحصیلی مینوازد. آنهم از سوی گروهی که در کار خود، ادعای اخلاق اسلامی و حرفهای دارند. آیا این تغییرات مدیریتی در سیستم عریض و طویلی همچون آموزش و پرورش، با هدف سیاسی نیست؟ آیا پشت پردهای در زمزمه تغییرات این روزها نیست؟
جالب است استاندار خراسان جنوبی که شخص اول استان است در بدو ورود خود، دست به تغیییرات زیاد نمیزند ، آنهم در سیستمی که لاجرم سیاسی است ولی چگونه است که این اتفاق باید در سیستم آموزش و پرورش استان که باید خدمت رسان و خادم باشند و فرهنگی ، در حال اتفاق افتادن است و کاملا رویه سیاسی شده است ، جای سوال دارد در سازمانی که چنین وظیفه خطیری را بر عهده دارد، اینگونه رفتارهایی رخ دهد؟ تا آنجا که جنگ سیاسی – حزبی و رسانهای راه افتاده و به ساحت افراد مختلف از هر دو طیف منازعه و درگیری به کرات توهین شده است. کجای شرع و قانون و عرف اجازه میدهد که افراد در کشور اسلامی با قوانین مترقی اینگونه با هم برخورد کنند؟
در اموزش و پرورش خراسان جنوبی بعد از چندین سال، هنوز بوی کینهورزیهای سالهای قبل از دولت تدبیر و امید به چشم میخورد؛ هنوز رنگ و بوی سیاسی محض از اخلاق و رفتار مدیرانش به مشام میرسد؛ و این شامل همه مدیران از هر طیفی میشود. اگر به واکاوی نوع انتصاب مدیران ارشد آموزش و پرورش استان ورود پیدا کنیم به راحتی میتوان دریافت که جریانات سیاسی چه دخالتهایی در انتصاب مدیر کل آموزش و پرورش داشتهاند و چه فعالیتهایی را ساماندهی کردهاند تا بتوانند کسی را بر مسند این اداره کل بنشانند که از همسویشان باشد. با این دیدگاه میتوان به خوبی دریافت که آموزش و پرورش استان، نه جای خدمت صادقانه به خلق و پایهریزی اساس تعلیم و تربیت نسل آینده است که محفل تسویهحساب شخصی و زد و بندهای گروهی و سیاسی است. کاش یک بار برای همیشه، مسئولان ارشد و تصمیمسازان این استان، تدبیری برای این نابخردیها به خصوص برای سازمانی به اهمیت آموزش و پرورش بنمایند. چرا که آنجایی که تعلیم و تربیت آسیب ببیند، به جرات باید منتظر عقب ماندگیها و آسیبهای اساسی در خانواده، جامعه و کشور بود.