این روزها همه از امار و ارقام استانی در باب اشتغال میگویند. مدیران استانی آنچنان آمار و ارقامی در این حیطه ارائه میدهند که گویی اینجا بهشت زمین است و بیکاری در استان وجود ندارد. معلوم نیست تا کجا قرار است حب پست و مقام در این استان پیش برود و مدیران برای حفظ سمت فعلی خود آماری را اعلام کنند که در صورت واقعی بودن، باید همه چیز این استان حل شده باشد و در غیر این صورت حساب و کتاب مدیریت و کارشناسی بدنهی سیستم ایشان دچار ایرادات فروان است. گویا این استان از شمول برخوردهای شدید خارج است و هر مدیر هم به نوعی دارای وابستگی سیاسی به احزاب چپ یا راست است و با این منوال همچنان دادن امار عجیب و غریب ادامه خواهد داشت و این مدیران همچنان بر اریکه قدرت بیپایان خود در این عرصه باقی خواهند ماند. نکته جالب آنجاست که معترضان به این امارها، مدیران بالادستی استان از جمله استاندار و بزرگانی همچون نماینده ولی فقیه هستند.
به همین دلیل به نظر میرسد که در این استان انقلابی در حیطه مدیریت به خصوص در مبحث اشتغال و کارافرینی بر اساس شرایط منطقهای میطلبد. انقلابی که در آن مدیران با تمام وجود درک کنند که میبایست از این افت امارزدگی خارج شوند و برای نشان دادن میزان فعالیتهای خود آمار پوشالی را به مدیران بالادستی استان و کشور ارایه ندهند. انقلابی که در آن مدیران درک کنند که این استان، در پشت ظاهر ارام خود دارای مشکلات عدیدهای است که متاسفانه با برگزاری جلسات متعددی که این روزها باب شده قابل و حل فصل نیست. بدانند که بیشتر این مشکلات در کفه مدیریتی استان است و برخی دیگر هم بر سر مشکلات منطقهای و در کفه دیگر قرار دارد و در هر صورت کفهی ترازوی مدیریت در به ثمر نرسیدن طرحهای اشتغالزا، سنگینتر از کفه دیگر است.
در این استان خارج از صنایع و صنایع دستی و معادن و حوزهی گردشگری استان که در آن به صورت محدود اشتغالهای غیر پایدار به وجود آمده است، اقدامی زیربنایی صورت نپذیرفته است. حتی در این بخشهای چندگانه هم مدیران مربوطه ضعیف عمل کردهاند و امار و ارقام داده شده تحت تاثیر جلسات اخیر استان به خصوص جلسات اقتصاد مقاومتی هستند و تنها بر روی کاغذ زیبا هستند. این روزها این استان نیاز به انقلاب دارد، انقلابی که در ان بتوان مشکلات اشتغالزایی استان را برطرف کرد و اشتغالی پایدار در همه بخشها به وجود اورد.