نوشته : ا. دهقانی

کنوانسیون حقوقی دریاچه ی خزر پس از کش و قوسهای بسیار زیاد بالاخره در ۲۱ مرداد ۹۷ به امضای ۵کشور حاشیه ی این دریا رسید، تعیین تکلیف رژیم حقوقی دریاچه ی خزر به دلایل متعددی یکی از پیچیده ترین مسائل حقوق بین الملل دریاهها بوده و خواهد بود.وسعت بسیار زیاد آن و خط ساحلی حدود ۶۵۰۰کیلومتری اش، آن را به دریا بیشتر شبیه کرده است تا به دریاچه،تعدد کشورهای مشترک المنافع در این دریاچه بعد از فروپاشی شوروی، عدم تعیین تکلیف آن در معاهدات ترکمن چای و گلستان، تغییر رژیم های سیاسی ایران و کشورهای پیرامونی، نبود متر و معیار مشخصی در حقوق بین الملل برای تعیین خطوط ساحلی و تقسیم منصفانه ی منابع بستر وزیر بستر این دریاچه ،بواسطه ی شرایط ویژه آن و…. از دلایل متعدده عدم تفکیک منافع آن و در نتیجه منفعت طلبی و تعدی های برخی شرکا بوده است.اینکه سهم ایران در ابتدا و درمعاهدات پیشینی چند درصد بوده است واین سهم با شرایط جغرافیایی و خط ساحلی حدود ۶۵۰کیلومتری ایران جور در می آید یا نه؟ و آیا اینکه اتحاد جماهیر تجزیه شده باید از سهم خود به کشورهای تازه تاسیس بدهد یا نه ؟و …..مجهول هایی است که نیاز به بررسی پژوهشگرانه ی دقیق و در اسناد تاریخی ، شرایط جغرافیایی و زمین شناسی، عرف و حقوق بین الملل دریاهها داردکه در تخصص نگارنده و حوصله ی نگاره نمی گنجد.اما سوال جدی اینجاست که اولا آیا اجماعی در بین کارشناسان حقوق بین الملل و وزارت خارجه مبنی بر منصفانه بودن سهم ایران ایجاد می شود؟ واگر ایجادشد این اجماع را چگونه دولت در شرایط فعلی می تواند به داوری مجلس و مردم ببرد؟
دولت اول دکتر روحانی درشرایطی به میدان انتخابات آمد و رای گرفت که ایران در بدترین شرایط تحریمی و مشکلات مشتق از آن بود،ازمذاکرات فرسایشی نتیجه ای حاصل نشده و شرایط اقتصادی گریبان مردم را خفت گرفته بود. در دو سوی مرزها چشمها به نتیجه ی انتخابات در ایران دوخته شده بود و این مردم بودند که باید تعیین می کردند که برای برون رفت از این شرایط تلخ وناجوانمردانه که هم پیمانان استثمارگر برایشان رقم زده بودند چه تصمیمی بگیرند.و نتیجتا به نگرشی رغبت نشان دادند که مذاکره را و رفع تحریم ها را به عنوان نقشه ی راه تبلیغ می کرد.اما تجربه نشان داد که پیش از مذاکره ی همکاران ظریف با ۵+۱ ،کاروانهایی ازطبل های پر صدا در کوی و برزن به حرکت در آمدند که صدای آن ضمن تحت الشعاع قرار دادن تمرکز مذاکره کنندگان پیامهایی به بیرون مخابره می کرد که در داخل انسجام لازم نیست!اما هرچه بود از دل آن مذاکرات برجامی حاصل شد که چند طرف ناراضی داشت کشورهای عرب حاشیه ی خلیج فارس،اسرائیل و راست رادیکال در آمریکا و راست رادیکال در ایران و حاشینه نشینان امن خبرگزاری فارس. ! بقیه ی کشورهای دنیا و مردم ایران در داخل رضایتی امیدگونه به نتایج آن بستند بااین سند که مجددا با ۴میلیون رای بیشتر ادامه ی تعامل با دنیابرگزیده شد وطرفهای مذاکره منهای آمریکا نیز بر ادامه ی برجام پای فشردند و می فشارند.

این مقدمه گذشت تا این نکته گفته شود که اینجانب به عنوان دهقان زاده ای که به توصیه ی جان لاک و منتسکیو و بقیه ی معلمان مدرسه ی حقوق سیاسی بخشی از حقوق شهروندی ام را در دو انتخابات گذشته به دولت تدبیر و امید تفویض کرده ام و هیچ چشمداشتی نه از رانت بستر وزیربستر خلیج دارم و نه از خزرو تنها چشم ام به آسمان دوخته است که امروز بخیل تر از هر زمانی شده که گفته می شود این نیزنتیجه ابر دزدی ابرقدرتان است!می خواهم شاهد یک حکمرانی خوب باشم آقای روحانی می خواهم به عنوان شهروندی که به شما رای داده است در افواه مردم، متهم شراکت به خیانت و وطن فروشی نشوم.با گردشی در بین مردم و با خرج اندکی در پژوهشی علمی متوجه خواهیم شد که کسر بزرگی از جامعه ایران خود را مالک ۵۰ درصد دریاچه ی خزر می داننددرست یا غلط بودن این موضوع و محق بودن این درصد کشور را نمی دانم حتی اگر این ۵۰ درصد مطابق هیچ سندی حقیقت نداشته باشد اما واقعیتی است که در ذهن مردم سالهاست کاشته شده است، و از طرفی حس نوستالوژیک ایرانیان به خاکشان و خطا و خیانت های مکرر روسیه آنان را به این باور رسانده است که هرگونه معاهده ای در دریای خزرنتیجه ی زیاده خواهی های روسیه است و ادامه ی ترکمنچای و گلستان. خروج آمریکا از برجام وفاق مردم در همراهی شما را شکننده تر از هر زمانی کرده است و بوق های مخالفان را پرصدا تر، به عنوان دانش آموخته ی حقوق اساسی و دیپلماتی کارکشته نیک می دانید که یکی از قید و بست هایی که ملتی را یکپارچه می کندتمامیت ارضی آن است،اقتصاد شکوفای آن است، مذهب و تاریخ و زبان مشترک آن است و شما وکلیت حاکمیت برای دوام و مقابله در برابر جفاههای آمریکا و همپیماننان منطقه ای اش بیش از هر زمان دیگری نیازمند وفاق ملی و اتحاد محکم اجتماعی هستید.جناب دکتر روحانی در شرایط فعلی که صداههای مخالف دولت شما، برای بخش قابل توجهی از مردم شنیدنی تر شده است و رخوت روابط عمومی های لویه جرگه ای که هیات دولتشان می نامید، را از هر زمان بیشتر در خودفرو برده است و دست پخت مشترک دوشورا، که مجلس اش می نامیم از هر زمان دیگر تیغ آخته تر به مقابله تان آمده است چگونه می توانید بخش بزرگی از ملت که سهم خود از خزر را با ارفاق کمتر از۵۰ درصد نمی دانند قانع کنید که معاهده ای مطلوب را امضا نموده اید؟ به عنوان دیپلمات ملی واقفید که نفس مذاکره خوب است ومذاکره دربرخی شرایط مثلا با ترامپ تا تعیین تکلیف اکثریت مجالس مقننه ی آمریکا ضمن انزوای بیشتر آن کشور در بین همپیمان و دولت در بین شهروندانش، زمان بیشتری رابرای گذار از پیچ های سخت در اختیار کشور قرار می دهد و عدم مذاکره نیزدر شرایط فعلی بر سررژیم حقوقی و امضا نکردن کنوانسیون مذکور می تواند ضامنی برای انسجام ملی باشد و دور گرشرزیاده خواهی های شرکای دریا شود.
لذا حال که کنوانسیون را امضا کرده اید مانند هر معاهده ی بین المللی ای برای لازم الاجرا شدن ، بایدبرای تصویب از مجلس بگذرد ومجلسی که الان شاهد وجودش هستیم مترصد این خواهد بود تا مفاد این کنوانسیون به شور و رای گذاشته شود تا هرآنچه را در مورد برجام و وضعیت اقتصادی و …. نگفته است را بگوید و شما هم نمی توانید پیچ بلند گوهای مجلس را ببندید پس به عنوان کسی که به شما رای داده و در مختصات فعلی مجددا هم ناچار است رای بدهد از شما می خواهم با نبردن این معاهده در صورت امکان به مجلس فعلی از پوست خربزه احتراز کنید وترکهای ایجاد شده در بین حامیانتان را تبدیل به شکاف های پرناشدنی ننمایید که در شکاف های عمیق ،حکمرانی خوب محقق نمی شود.

۰ ۰ votes
امتیازدهی به مقاله