این روزها در خراسان جنوبی و شهر بیرجند رویدادهای فرهنگی و هنری متعددی رخ می‌دهد. رویدادهایی که در این آشفته بازار اقتصادی، گاهی از سوی متولیان دولتی و خصوصی حمایت مالی می‌شود و البته روزنه‌ی امیدی برای همه ماست و جای تحسین و تشویق دارد.

اما، گاهی در پشت این رویدادها، حواشی نهفته است که می‌توان آن را با کوچکترین کنکاش دریافت. در مورد برخی از این رویدادها، اولین نکته‌ای باید یادآور شد این است که در پی تصمیم نهاد برگزارکننده در مورد آن حرکت فرهنگی، اتاق فکری تشکیل و برنامه‌ریزی‌هایی انجام می‌گیرد که ختم به آن حرکت فرهنگی می‌شود. اما نکته اینجاست که گویا برگزاری چنین رویدادهایی، از روی جبر یا اتفاق و برای پرکردن لیست فعالیت‌های برخی مدیران صورت می‌گیرد. چرا که فقط یک مرتبه برگزار می‌شود و دیگر تکراری در کار نیست. گویی نهادهای بالادستی و دخیل در امور فرهنگی و هنری، هیچ برنامه‌ی مدونی برای استان و به خصوص برای  مرکز آن ندارند و چنین اتفاقاتی تنها از روی اقتضاء روی می‌دهد. گرچه، توجه به اقتضائات هم امری مهم است، اما موضوع آنجاست که نباید تنها به آن هم اکتفا کرد.

شاید باید شورای فرهنگ عمومی استان، سیاست‌های کلی را تعریف و تدوین کند تا همه اقشار و گروه‌های اجتماعی و فرهنگی را در راه پیشبرد اهداف استانی و کشوری در بر بگیرد. در این استان شاهد اتفاقات نادر، جشنواره‌ها و برنامه‌های فرهنگی هستیم که در اکثر آنها، چینش مهره‌های تکراری و برخورد سلیقه‌ای صرف با مسائل فرهنگی از سوی برخی مدیران به چشم می‌خورد که عمدتا، مدیران فرهنگی نیستند و از بخت خوش خود و بخت بد حوزه فرهنگ، سکان‌دار سیستم‌ها و مدیریت‌هایی شده‌اند که می‌بایست اقدامات فرهنگی و هنری انجام دهند. این موضوع در راس امور فرهنگی و هنری استان، لطمه‌های جبران‌ناپذیری به استان زده است، به گونه‌ای که فتح باب مصائب فرهنگی زیادی شده و تغییرات نامحسوسی در شاکله‌های اجتماعی و بستر فرهنگی‌مان به وجود اورده است و این تنها به این دلیل است که در هیچ حوزه‌ای از مسائل فرهنگی و هنری، برنامه‌ای مدون و زمان‌بندی شده وجود ندارد و تعاریف برنامه‌ریزی در مدیران و کاربران، با هم، رو به افول گذاشته است و گاهی عناصر مطلوب فرهنگی (چه سخت‌افزاری و چه نرم‌افزاری)، به ضدفرهنگ تبدیل شده است و این پروسه در خراسان جنوبی به وفور به چشم می‌خورد. مدیران فرهنگی دریافته‌اند که حوزه عملکردی صرفا پوپولیست‌گرایی فرهنگی، ایشان را بیشتر در بوق و کرنای رسانه‌ها و در چشم مسئولین بالادستی استانی و کشوری قرار می‌دهد، لذا با هر طرح و برنامه‌ای که از نظر رسانه‌ای جنجال برانگیزتر و یا به صورت مقطعی، جذب مخاطب بیشتری داشته باشد، موافقت می‌کنند و بودجه‌های استانی را در این راه صرف و هزینه می‌کنند. متاسفانه عدم وجود ساز و کار مدون و عدم هماهنگی بین دستگاهی و استانی در شوراهای فرهنگی استان که دلیل این گونه اتفاقات است منجر به لطمه‌های جبران‌ناپذیر فرهنگی و مالی در استان شده و خواهد شد.

۰ ۰ votes
امتیازدهی به مقاله